2777
2789

نه ماهه باردار بودم و میخواستم برم زایمان کنم بیمارستان خواهرشوهرم همراهمون بود بیمارستان قبولم نکرد گف وقتت نیست چون خونه مامانم نزدیک بود و دیر شده بود نرفتیم خونه خودمون شهر دیگه و قرار شد بریم خونه بابام بخوابیم

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

بابام اینا خواب بودن تو خونه ایی که تلویزیون بود خواهرشوهرم گیر داد سریالمو ببینم هر چی گفتیمش خوابن میخان ۶ صبح برن سرکار حالیش نشد قهر کرد رف خونه عمش که نزدیک خونه بابام اینا بود 

شوهرمم گف به ما بی احترامی شد بریم هر چی مامانم التماسش کرد بابام گف بگو بیاد ببینه لج کرد گف بریم خدا شاهده بچه پایین بود نزدیک زایمانم بود ولی انقد تو کوچه منو زد که تموم سر و صورتم باد کرد

بعد رفتیم خونه عمش خداروشکر کسی نبود بعدها تو گوشی شوهرم دیدم که همون شب خواهرشوهرم بهش پیام داده بودم خونه عمه کسی نیس بیا اینجا دنیا رو سرم خراب شد تا مدت ها با خواهرشوهرم قهر بودم هنوزم ازش بدم میاد

دلم میخاد برگردم به قبل ازدواجم من یکیو میخواستم که عاشق هم بودیم ولی خونوادم قبول نکردن گفتن از ما پایین تره خیلی منو میخواست شبا تا صبح جلو خونمون میخابید تا رضایت بگیره مغازمون مجانی کار کرد هر کاری واسه خونوادم کرد ولی راضی نشد همش میگم آهش هممونو گرف 

همیشه اولویت پدرشو خواهراش بودن خودشو خیلی بالا میدونه چون وضعش خیلی خوبه ولی خونوادم متوسطن همش اونا رو مسخره میکنه به تنها برادرم توهین میکنه چون یبار برادرم و مامانم اومدن خونمون شب وقتی شوهرم اومد اینا رو دید هی بهونه گرف چرا غذا بچه ها رو دیر دادی چرا نشستی و فلان 

الهی بمیرم برات..من اگه جات بودم پول میدادم به کسی بیرون تا میخوره بزننش....هر وقت میزدم  پول میدادم بیرون حالشو جا بیارن ...آخ خیلی حال میداد ...بچه هات که حق انتخاب پیدا کردن جدا شو ...چرا با این وضع ۳ تا بچه آوردی ؟چن سالشونه؟

اینام پاشدن رفتن شوهرمم شروع کرد به زدن من که چرا اینا رفتن مقصر تو بودی نشستی با برادر و مادر فلا شدت منم زیر لگداش جیغ زدم برادرم نگو که هنو پایین پله ها بود درو وا کرد اومد تو گف واسه چی میزنیش یلقمه نونش میدی میزنیش دعواشون بالا گرف من فقط می لرزیدم گفتم داداش برو ولش کن اینم لجش گرف که چرا طرف برادرتو گرفتی حمله کردن همو بزنن مامانم جداشون کرد و برادرمو برد بیرون و شوهرم وحشی تر شد باز بهم حمله کرد چاقو رو رو گلوم گزاشت و تهدیدم کرد دیگه طرف برادرم نرم یمدت محروم بودم از دیدنش تا بعد چند ماه داییم اومد آشتیشون داد ولی هنوزم که هنوزه برادرمو که خودم بزرگش کردم مثل پسرمه فحش میده

الهی بمیرم برات..من اگه جات بودم پول میدادم به کسی بیرون تا میخوره بزننش....هر وقت میزدم  پول م ...

بچه هام بهش وابسته ان با اونا خوبه دو تا دختر دارم مدرسه میرن ابتدایین ولی پسرم سه سالشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز