2777
2789
عنوان

شروع دوره آموزش نویسندگی کوتاه

| مشاهده متن کامل بحث + 1005 بازدید | 37 پست

.
راحتت کنم جونم اینقدر سلیقه به خرج بده که شخصیت‌هات مثل هم نباشن یعنی مثلا دختر داستانت مثل دختر همسایشون نباشه و این دوتا با هم فرق کنن.
6- 
از شخصیت مطلق هم استفاده نکن.
جونم برات بگه که شخصیت مطلق یعنی یا بدِ بد باشه یا خوبِ خوب، یعنی شخصیت خاکستری نداری، ولی جونم اینجوری هم خوب نیست پست حواست باشه اینجوری نباشن.
خب حالا ما چجوری شخصیت‌هامون رو معرفی کنیم خب گلم این به چند صورته:
1-
پرداخت مستقیم:
یعنی چی یعنی تو به صورت مستقیم تو اون رو به مخاطب معرفی می کنی یعنی مثلا میگی حامد قد بلنده چشمای مشکی داره،صورت گرد و ... و از خصوصیات اخلاقی مثلا با ادبه یا اخمو یا ... هست.
2- 
پرداخت غیر مستقیم:
یعنی جونم در جریان یه حادثه‌ای یه خصوصیات اخلاقیش یا ظواهر و خصوصیات چهره‌اش می پردازی و خواننده رو باهاش آشنا می کنی که این بیشتر خواننده رو کنجکاو می‌کنه جونم.
3-
یا اینکه توی گفتگو:
مثلا توی جریان گفتگوی دو نفر در مورد شخصیت اصلی حرف می‌زنی و ابعاد شخصیتیش رو میگی که این نیز برای مخاطب کنجکاو کننده است جونم.

امیدوارم از این مطالب لذت ببرید.

موفق باشید

یه مادر گیتاریست و آرایشگر، دانشجوی اقتصاد و عاشق همسرم و زندگی سه نفرمون😍🧿 


تعلیق

درکل کلمه تعلیق معنی آویزون کردن میده و توی داستان هم به معنی معلق نگه داشتن خواننده است اما چطوری می‌تونیم خواننده رو معلق نگه داریم؟ یعنی ببندیمیش به درخت تا بین زمین و آسمون معلق بمونه و تا وقتی داستانمون رو کامل نخونده نیاریمش پایین؟ خب این‌که با زور و ضرب کسی رو مجبور کنی داستانت رو بخونه فقط برای کسایی که در دسترس هستن شاید موثر باشه و نویسنده نمی‌تونه افرادی که از اون دور هستن و در دسترسش نیستن رو مجبور کنه داستانش رو بخونن مگر این‌که اسکرین‌شات یا یه همچین چیزی ازش داشته باشه ولی این کار هم وقت زیادی می‌گیره و هم مخاطب به داستان علاقه نشون نمیده و از داستان زده میشه پس باید یه روش دیگه برای معلق نگه داشتن خواننده پیدا کنیم. یه شک و تردید و حس ابهام توی مخاطب ایجاد کنیم یه چیزی که اجازه نده مخاطب رمان رو کنار بزاره، حتماً برای شما تا حالا پیش اومده که موقع خوندن یه رمان پیش بینی کنید که الان قراره یه اتفاقی بیوفته ولی از این‌که اون اتفاق چی هست و چطوری قراره پیش بیاد اطلاع ندارید فقط می‌دونین که قراره یه اتفاق مهم بیوفته و متن رمان رو دنبال می‌کنید تا از اون اتفاق سر در بیارید این همون روشه برای معلق نگه داشتن خواننده، ایجاد یک ابهام، تردید و عدم قطعیت و کمک به مخاطب برای رفع ابهام.

شاید شخصیت پردازی بخش مهمِ داستان نویسی باشه ولی تا وقتی که مخاطب از خودش نپرسه "در ادامه قراره چه اتفاقی بیفته؟" خواننده کنجکاو نمیشه که داستان رو ادامه بده، دراصل تعلیق چیزی هست که باعث میشه خواننده پای داستان بشینه و اون رو تا آخر ادامه بدن.

دو نوع تعلیق وجود داره

یه مادر گیتاریست و آرایشگر، دانشجوی اقتصاد و عاشق همسرم و زندگی سه نفرمون😍🧿 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

1. تعلیق ذاتی

همه اجزای داستان بهم ربط دارن تعلیق هم با بقیه اجزا ارتباط تنگاتنگ دارن. تعلیق ذاتی به عواملی میگن که داستان رو تشکیل میدن مثل شخصیت و پیرنگ و... و در آخر یه ابهام، گره و شک و تردید توی مخاطب ایجاد کنه و خواننده با زیر و رو کردن کلمات برای خودش ابهام زدایی می‌کنه مثل در بسته‌ای که کلیدش گم شده و اگر نویسنده نخواد خواننده رو اذیت کنه سر نخ‌هایی به خواننده میده تا کلید رو پیدا کنه.

2. تعلیق مصنوعی

این تعلیق توی داستان نیست و یه تعلیق سر کاریه، چیزی وجود نداره که خواننده بخواد کشف کنه و برخی مسائل و مطالب روی راه خواننده قرار نمی‌گیره و نویسنده اطلاعات ناقص به خواننده میده. در اصل این تعلیق یه در بسته است که قرار نیست هیچ وقت باز بشه و کلیدی هم نداره تا نویسنده بخواد سرنخ بده و حس فریب خوردگی در این تعلیق به مخاطب دست میده.


تعلیق ماجرا، شخصیت، مکان و اشیاء

مندنی پور در کتاب ارواح شهرزاد سه نمونه تعلیق رو توی سایر عناصر داستان بازگو می‌کنه:

تعلیق ماجرا

تعلیق ماجرا توی داستان‌های جنایی، پلیسی و... وجود داره، این تعلیق اشتیاق خواننده رو برای ادامه داستان را زیاد می‌کنه. توی این تعلیق خواننده می‌فهمه که قراره تحولی توی داستان ایجاد بشه ولی از اطلاع نداره که این تحول چیه و چطوری رخ میدا و همین باعث می‌شود با اشتیاق بیشتری داستان را بخونه.

تعلیق شخصیت

قطعاً همه داستان بابا لنگ‌دراز رو شنیدید که به نوجونی فقیر کمک می‌کرد، من به شخصه همیشه آرزو داشتم که چهره بابا لنگ‌دراز رو ببینم و شاید دلیل این‌که من این داستان را دنبال می‌کردم همین بود. شخصیتی که توی داستان وجود نداره اما سایه حضور او همیشه حس می‌شه و نقش موثری توی اتفاقاتی که رخ میده داره. خواننده در این نوع تعلیق همیشه کنجکاوِ که چهره این شخصیت رو ببینه.

یه مادر گیتاریست و آرایشگر، دانشجوی اقتصاد و عاشق همسرم و زندگی سه نفرمون😍🧿 

تعلیق مکان و اشیاء

یک خانه بزرگ رو تصور کنید که از پدر شخصیت اصلی که یک فرمانده خشک و جدی بود برای او به ارث گذاشته شده است و بیرون آن خانه شکلاتی است قطعاً خواننده کنجکاو می‌شود که یک فرمانده خشک و جدی چرا همچین خانه‌ای دارد؟ یا آیا داخل این خانه هم مانند بیرون آن است یا ظاهر شکلاتی آن یک نوع استراتژی نظامی است؟ شخصیت اصلی همیشه از بیرون آن خانه بزرگ را توصیف می‌کند و اما برای پیدا کردن کلید آن باید پرده از رازی بردارد و خواننده داستان را دنبال می‌کند تا به وسیله شخصیت اصلی راز را کشف کنید و داخل خانه شکلاتی را ببیند. این نوع تعلیق درباره اشیاء هم صدق می‌کند.

چگونه تعلیق را پیش ببریم؟

چیزی که در ادامه گفته می‌شه الگو‌های اصلی‌شون داستان‌های موفق بوده، برای تعلیق الگو و فرمولی وجود نداره نویسنده خودش باید تعلیق خلق کنه و از خلاقیتش استفاده کنه ما با گفتن این نکات چیزی را از دست نمی‌دیم.

استفاده از جملات کوتاه

جملات و توصیفات دراز و طولانی حوصله خواننده را سر می‌برد درحالی که جملات کوتاه تاثیر بیشتری روی خواننده می‌ذارن پس نویسنده باید از جملات واضح و کوتاه استفاده کنه و سرعت حرکت داستان و تعلیق اون رو بالا ببره.

از پایان آغاز کنید

داستان‌های خطی داستان‌هایی هستند که از گذر زمانی که در دنیای بیرونه تبعیت می‌کنن و داستان‌هاشون از آغاز به سمت پایان میره اما دا


ستان‌هایی هست که از پایان آغاز میشن و به این داستان‌ها داستان غیر خطی میگن. یکی از راه‌های ایجاد تعلیق اینه که داستان رو از پایان واقعه آغاز کنیم، اتفاق افتاده رو بازگو کنیم و خواننده رو کنجکاو کنیم که چرا و چگونه این اتفاق رخ داده.

خواننده را باهوش‌تر از خود بدانید

یه مادر گیتاریست و آرایشگر، دانشجوی اقتصاد و عاشق همسرم و زندگی سه نفرمون😍🧿 

نویسنده نباید فکر کنه که با یه کشمکش ساده یا ابهام مصنوعی و پیچیده نویسی بیهوده می‌تونه تمایل خواننده رو برای ادامه دادن داستان حفظ کنه. یه خواننده باهوش می‌تونه فرق داستانی که به خودی خود پیچیده است و داستانی که گره و پیچش مصنوعی داره رو بفهمه.
موقعیت تعلیق را کش ندهید
تعلیق در داستان از زبان یه شخصیت یا در یه صحنه خودش رو به نمایش می‌زاره. تعلیق نباید اون‌قدر کش پیدا کنه که مخاطب رو کسل کنه یا بزرگنمایی و تکرار داشته باشه.
سرنخ‌ها را در زمان خود به خواننده بدهید
نویسنده اجازه نداره خواننده رو فریب بده یا اطلاعات لازم رو به اون نده. توی تعلیق باید سرنخ‌ها به موقع به خواننده داده بشه ولی نباید راه حل یا کل ماجرا برای خواننده روشن بشه چون تعلیق باید آروم آروم وارد داستان بشه.

یه مادر گیتاریست و آرایشگر، دانشجوی اقتصاد و عاشق همسرم و زندگی سه نفرمون😍🧿 

لحن
لحن آهنگ بیان نویسنده است و باید توی تمام داستان ثابت بمونه غیر از این‌که موضوع داستان تغییر کنه. لحن صورت‌های مختلفی داره مثل خنده، گریه، جلف، جدی، طنز آمیز و...
نویسنده باید با استفاده از لحن طرز تفکر و ویژگی‌های شخصیتش رو به نمایش بزاره مثلاً وقتی یه بچه وارد ماجرا میشه لحن روایت باید با سن و سال کودک هم‌خوانی داشته باشد.
لحن در ژانر‌های مختلف هم تفاوت دارد و با توجه به شخصیت، موضوع و فضای داستان باید انتخاب شود برای مثال یک داستان کمدی باید لحنی ساده، عادی و محاوره‌ای داشته باشد.
نویسنده وقتی می‌خواد یه لحن خوب برای شخصیتش انتخاب کنه باید موقعیت اجتماعی، وضعیت مالی،، خصوصیات دهنی و عاطفی و محیط خانوادگی و... فرد رو بسنجه و با توجه به انها لحن را انتخاب کند و نویسنده در تمام داستان باید لحن را ثابت نگه دارد به غیر از این‌که موضوع تغییر کنه.
کلمات حال و هوایی از داستان را بیان می‌کنند و به مخاطب کمک می‌کند که در هنگام خواندن تصویر سازی ذهنی ایجاد کند و نویسنده با استفاده از لحن شیوه نگرش خودش رو به مخاطب انتقال می‌ده و برای درک کامل یه اثر باید لحنش قابل درک باشه.

یه مادر گیتاریست و آرایشگر، دانشجوی اقتصاد و عاشق همسرم و زندگی سه نفرمون😍🧿 

خب آموزشاتم تمومه. اگه توی انجمن یک رمان عضو شدید نام کاربریتون رو اینجا به من بگید پیامتون بدم. اونجا میتونید اول قوانین تایپ رمان که براتون ارسال میشه بر اساس قوانین سایت بخونید و رمانتون رو بنویسید. مطالبی که فرستادم براتون بعضیاش رو توی اونجا هم گذاشتم میتونید از اونجا کاملتر بخونید

یه مادر گیتاریست و آرایشگر، دانشجوی اقتصاد و عاشق همسرم و زندگی سه نفرمون😍🧿 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز