متلک نیس ولی دو باره دیدم پسرا دارن راجب موهام حرف میزنن شنیدم خوشم اومد
یه بار موهامو از دو طرف بافته بودم خیلی بلند بود موهام اونموقع الان تا روی باسنمه اونموقع بچه بودم مثلا 14اینا ولی قدم کوتاهه مثل ده ساله ها بودم بعد با دو تاکش سر بچگونه بسته بودم تهشو
شنیدم یه پسره که شاید 15 سال ازم بزرگتر بود ب دوستش با عشق گفت ایییی خدااا موهاشووو ببیننن
شنیدم کلی ذوق کردم
یه بارم چندتا پسر رو موتور بودن داشتن با سرعت خیلی کم رد میشدن منم تو پیاده رو بودم
از باشگاه اومده بودم سر ظهر تو تابستون بود خسته داغون . موهام ریخته بود تو صورتم
پسره ب دوستش گفت اییی ننننه این که همش موعه پس صورتششش کو
اینم خیلی چسبید
یه بارم باز سر ظهر از باشگاه میومدم از کوچه پس کوچه میومدم ک زودتر برسم
یه کوچه ای هس پشت خونمون که خیلی باریکه
فقط جای دو تا ماشین بود
این رفت تو اون کوچه وایستاد
یه ماشینم پارک بود یه ماشینم ک این بود دیگ جا نبود رد شم رفتم جلو تا رسیدم ب اینه بغل
دیدم نمیتونم رد شم
اینم ک نمیره بطری اب دستم بود خالی کردم روش گفت اخیششش خنک شدم دیدم باز نمیره یه بطری اب در اورده بود از شیشه ماشین میگفت بیا اینم بریز
دیگ اینه بغلشو به جهت مخالف فشار دادم شکست تونستم رد شم
اونم هی میگفت خروس لاری حال میکنی میگفت تو چرا اینجوری دختر تاحالا اینجوری ندیدم چرا جنگیی 😂😂😂