2777
2789
عنوان

شوهرم با رفتارش از چشمم افتاد

458 بازدید | 30 پست

اوایل فک میکردم پسر خوبیه بعد من چادری بودم اون گفت خوشم میاد .بعد تو خانوادشون مشروب میخورن به غیر از خواهرش روز اول نگفت من با زن داداشم دست میدم و اونم حجاب نداره اون زمان مجرد بود مشکلی نداشت میگم حالا که زن گرفتی بگو دست نمیدم میگه نمیشه اون دستشو میاره جلو و من دوست ندارم با چنین ادم هایی رفت و امد کنم البته من هنوز عقدم تولد دعوت شدیم چند روز پیش گفت اونجا مشروب میارن نمیشه نخوری گفت باشه ولی اونجا میارن زشته و خورد و لیوان دلستر رو نشونم داد که ناراحت نشم و یه زوج دیگم اونجا نخوردن و به شوهرش اصرار میکردن بخور با وجود اینکه میدونستن زنش ناراحت میشه و شوهرش نخورد و بعد که ابراز ناراحتی کردم تو پی ام گفت غر نزن از این به بعد نمیبرمت ولی این حق منه که انتخاب کنم اونم ب من گفت قبل از اینکه بریم تولد چادرت کو و مامانش فهمید منم دیگه بهش شوقی ندارم و از چشمام افتاده خیلی به حرف بقیه بها میده میگه ,چادر بپوش بقیه حرف درمیارن بعد دید موفق نشد گفت من خودم دوس دارم و دیگه خستم کرده انقدر توضیح دادم بهش میگم بهم محبت کن میگه اگه بگی نتیجه عکس میده تو محبت کن من محبت میکنم دیگه میلی بهش ندارم خیلی پشیمونم

فقط 27 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

از اول چطور متوجه نشدی

زن عشق زايد و تو برايش نام انتخاب می‌كنی، او درد می‌كشد و تو نگران از اينكه بچه دختر نباشد! او بی خوابی می‌کشد و تو خواب حوريان بهشت می‌بينی، او مادر می‌شود و همه جا می‌پرسند نامِ پدر!

اصلا تفاهم ندارید.اول برو مشاوره ببین اون چه پیشنهادی میده

عدّه ای هستن در وَهمِ خود،خداجو و خداپرستن،اما خلقی برای در امان ماندن از شرّشان به خدا پناه میبرن.خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد مگر به خواست خودشان...
این چیزا را باید قبل ازدواج بهتون میگفت..،خودتون متوجه اخلاقهاش نشده بودید؟

نه نگفت تو تولد برای کسی میخورم بلده منو توجیه کنه ولی بخاطر اینکه نظام خانواده رو حفظ کنه من اول له میکنه یبار زن داداشش سر نامه بکارت به مادرشوهرم پیام داده بود منم از اول باهاش صحبت نمیکردم بعد از اونم صحبت نکردم بعد رفته بود گفته بود چرا با من حرف نمیزنه مادرشوهرم رف ب شوهرم گفت شوهرم دید بازم کم حرف میزنمفت باهاش حرف بزن ولی اصلا دوست ندارم باهاش حرف بزنم و میخوام بعد از ازدواج کلا رفت و امد نکنم چون به شخصیت اخلاقیم نمیخوره

فقط 27 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز