خواهراتروقران قسمتون میدم میخوام دردودل کنم کسی بهم چیزی نگه یابدحرف نزنه خودم دلم گرفته افتضاح داداشم خونه بابامینازندگی میکنه یعنی ازدواج که کردهمین جاموندنزدیک به ۱۷ساله امروزاونم خیلی یهویی بهمون گفت میخوام اسباب کشی کنم خونه گرفتیمه شوکه شدم بدجورفقط توصورتش نگاه میکردم که بگه شوخی کردم زدم زیرگریه فشارم رفت بالاگفتم یه آجی دارم مجرده خونه روگذاشت توسرازبس گریه میکردگفت تواین موقعیت میخوای بزاریم برین مامانمویک سال وهفت ماهه ازدست دادیمه گفت الان میخواین تنهام بزارین