2777
2789

سلام

خانوما نوزادم بعضی وقتا ک بالا میاره،انگار شلنگ و باز کردن.از دماغ و دهنش باهم بالا میاره و اصلا تیکه تیکه و پنیری نیس

انگار همه ی شیری رو ک خوردهدرو تو گلوش نگه داشته و یهو فواره میزنه بیرون

زیادم هستااا

قشنگ کل لباس ادم و خیسسس میکنه

کسی بوده بچش اینجوری باشه؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اگه زیاد شیر بخوره این جوری میشه

میگویند شیشه ها احساس ندارند،اما وقتی روی بخار شیشه نوشتم دوستت دارم ،آرام آرام گریست!             یه بار دیگه نوشتم دوستت ندارم ،بازم گریست! 😐       یه بار دیگه نوشتم سلام،خوبی شیشه؟بازم گریست!       فکر کنم افسردگی داره بیچاره😂😂😂

آره رفلاکس داشت ببرش دکتر

نفرت یکی از مخرب ترین نوع شرایط ذهنی است . نفرت بدن را مسموم میکند و اثرات آن غیر قابل جبران است. نگرانی یکی از بدترین اشکال فعالیت ذهنی ، بعد از نفرت است که عمیقاً خود مخرب است . هیچ چیز در زندگی اتفاق نمی افتد - هیچ چیز - که ابتدا در سطح فکر نباشد.                              (کتاب گفت و گو با خدا - جلد اول)

دختر منم همینجوری بود،دکتر گفت شیر اضافی که خورده دفع میکنه..

بابام که رفت شهر خالی شد،مگر تو چند نفر بودی بابای گلم😭😭😭😭 فراموش کردنت هنر میخواهد و من بی هنرترین انسان عالمم😭😭😭

اره ولی خطر ناکه خصوصا توی خواب صد درصد سرشو یوری کن که مستقیم نخوابه و یطرف سرش دستمال بزار یوقت تو خواب تو دماغش برگشت نخوره خطر جانی داره... ببرش دکتر رفلاکس شدید داره گناه داره 

 طنازی و لوندی برای شوهرم بلد نیستم....هرگز با سیاست حرفمو ب کرسی ننشوندم..... روک تو چشاش نگاه کردمو گفتم ....‌  ۸۰درصد حرفامم با دعوا پیش بردم چون یک زن بی سیاستم.... اما خط قرمزهایی دارم همیشه از رابطه بعنوان اهرم فشار خواسته هام استفاده نکردم چون حس کردم خودم بی ارزش میشم..... دوست دارم مادر بشم اما همش میگم اخه نمیشه ...اخه سخته.... اگر داستان زندگیمو خونده باشید میدونید سختیام برای چیه....میگم مادر نشم اما اگر خدا روزی خواست و شدم اون طوری برنامه بچینه که بچم مثل خودم تو سختی بزرگ نشه.... دوست ندارم بخاطر لذت بردن خودم و مادر شدنم فرشته ای رو اسیر کنم.... اونقدر به خدا و وجودش ایمان دارم که مطمئنم چند وقت دیگه پیام بدم و بگم خانمها 😍برای بیماری چشمهام یک درمان قطعی انجام شد و دیگه لازم نیست منتظر نابینا شدنم بشم.🤩🤩...بعد پیام بدم وای خدارو شکر ما یک خونه ی بزرگ با باغچه ای بزرگ خریدیم..😜..بعدم بگم مادر شدم.... ماشین خریدیم.......ووووووووو..... قول میدم همیشه توی لحظات خوشم بدون ترس از چشم زخم  خوشیمو باهاتون درمیون بزارم...💖. عوضش شما هم برای آرزوهام خوشبختیم صلوات بفرستید..... که ایمان دارم خدا توی قلب تک تکتون هست و همتون دلهاتون پاکه  💞😘😘🥰
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز