2777
2789
عنوان

بیاید داستان واقعی زندگیمو بگم 😔

| مشاهده متن کامل بحث + 14058 بازدید | 258 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سال نوتون مبارک بچه ها 



سال نو شما هم مبارک😊

من ازون دسته آدمایی هستم که گله نمیکنن و به وقتش تلافی میکنن😁😀👊🙃                                                                                       عشششششقم ❤نفسم ❤همسرم😍

اگه میشه لایک کنین فردا بیام بخونم  

ممنون  

تو را دارم و داراے جہانم🖤تموم آرزوم اینہ برم حرم دلم واشہ بگم دستت درست آقا دیگہ دستم تو دستاشہ  تعریف من از عشق ہمان بود کہ گفتم؛ در بند کسے باش کہ در بند حسین است🤞🏻یه صلوات مهمونم می‌کنی مهربون؟؟  اللهم عجل لولیک الفرج 🕊️

بگو تند

دوستان گلم لطفا در مورد آثار وخواص حدیث شریف کسا مطالعه کنید به نقل از آیت الله بهجت که فرموده اند: کلمات حدیث شریف کسا معجزه ای است که پیامبر قرائت آن را بسیار سفارش نموده است. پیامبر اکرم دو مرتبه سوگند یاد می کنند که چنانچه این حدیث خوانده شود رحمت فرود خواهد آمد. ملائک فرود آمده و اندوه از اندوهگین برداشته و دعای حاجتمند مستجاب خواهد شد. 🕊 اینجا ایران است رو برای تحقیر به کار نبرید💔هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعه‌ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس می‌کنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می‌کنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، ناخودآگاه می‌خواهند که آن جامعه را نابود کنند.- مارتین لوترکینگ

شاید ترکید ۰😑

ازاین زاویه بهش نگاه نکرده بودم خداوکیلی  

تو را دارم و داراے جہانم🖤تموم آرزوم اینہ برم حرم دلم واشہ بگم دستت درست آقا دیگہ دستم تو دستاشہ  تعریف من از عشق ہمان بود کہ گفتم؛ در بند کسے باش کہ در بند حسین است🤞🏻یه صلوات مهمونم می‌کنی مهربون؟؟  اللهم عجل لولیک الفرج 🕊️

اونشب اونقد گریه کردم ک چشام شده بود کاسه خون و تنها پناهم شده بود مهدی ک دوشب بود تازه باهاش اشنا شده بودم. ..اون روز 9اذر بود و قرار بود 16اذر ی عقد بگیرن تا زودتر کارای عروسیم حل بشه منم مث افسرده هاشده بودم اصلا زیاد ب مهدی اهمیت نمیدادم فک میکردم ادنم ی پسریه مثل بقیه پسرا واسه همین تو اون ی هفته زیاد ج پیام و زنگاشو نمیدادم تا رسیدروز قبل از عقد. ..ب اجبار مامانم قرار بود برم لباس بخرم چون مامانم کار داشت کسی نبود باهام بیاد و منم تنهارفتم قرار بود منو مهدی همو روز تولدم ببینیم ولی نمیدونم چیشد یهو دلم خوایت بهش زنگ بزنم و ببینمش

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بهداشت سلامت

vfdhjj | 22 ثانیه پیش
2791
2779
2792