رفقا یه راهنمایی میخواستم. من اونقدر دلشوره مشکلات خونوادم رو دارم که لذت بردن از زندگی خودم رو فراموش کردم. ،فکر سلامتی جسمی شون،
روابط زناشویی خواهرام، مشکل ازدواج نکردن خواهر کوچیکم که 33سالشه.، و... تا میام یکم نفس بکشم، یه مشکل دیگه واسه یکی از عزیزانم پیش میاد و زندگی به کامم تلخه تلخ میشه، باور می کنید اصلا به گرفتاری های خودم مثل بیکاری و... فکر هم نمیکنم، فقط عزیزانم..همه اینطورن یا فقط من اینجوریم؟ گاهیی به خودم میگم کاش بچه پرورشگاهی بودم ☹️