2777
2789

اره دبیرستان میرفتم برف بود رفتم از مغازه خرید کنم بعد برم تو مدرسه

روبه روی مدرسه بود یهو از رو پله اش که میخواستم بیام پایین زیرپام لیز بود سر خوردم 

یه پسری گرفت منو وگرنه سرم میخورد رو لبه پله میمردم😑

تا مدت ها اون پسرو میدیدم ارزوی مرگ میکردم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

😂😂

یه بار سر میدون فردوسی تو پیاده رو پام گیر کرد به یه موتور جلو اون همه جمعیت خوردم زمین دوستم میخندید منم هی میگفتم زهر مار 😂اینقد پام درد میکرد اما عین مرد پاشدم انگار مثلا چیزیم نیست اما داشتم از درد نابود میشدم.

خدایا ممنون که‌ منو لایق خوشبختی دانستی

ما تو آپارتمان نگهبان داریم بعد من ورزش عالیه 

بعد با بچه ها داشتم قاسم موشک بازی میکردن البته بزرگم ها 

بعد رفتم قایم شدم  همیشه برنده میشدم 

چون دو م خوب بود 

بعد پسره که چشم گذاشته بود من و ندید من تو روبه رو خونمون که هنوز خونه درست شده نیست قایم شدم اصلا فاصله ای با نگهبان ها نداشتم اونها هم جوون بودن 

بعد من فک کردم منو اون پسره دید جیغ کشیدم دیدم واقعا منو دید برا سوک سوک کنه من بدوم 

ی ذره ارتفاع بود منم با زانو میافتم بعد خیلی درد داشت چون اینقدر غرور دارم الکی خندیدم بعد نگو شالم افتاده بود  

مث دست پا و چلفتی خوب میکردم همه بچه ها هم هار و هار میخندیدن 


ی بار دیگه 

خونه همسایه تو آپارتمان خوابیدن بودیم من برم خونمون وسیله بیارم 

تو راهرو برقش قطع شده بود 

منم با وسیله هام تروف میافتم ی پله مونده بود 

اما بد بود صدای بمب داد 

همه تو خونه بیرون ریختن 

منم چون عادت دارم تو آپارتمان بی حجاب میگردم بعد منم بی حجاب از ترس بلند شدم چن تا خانوم ها اومدن بیرون 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز