خلاصه بگم..
من و جاریم چندین بار قهرو دعوا و....اینا داشتیم
این وسط خانواده شوهرم مستقیم وغیر مستقیم یجورایی از جاریم دفاع کردن و همیشه از ما خواستن پیش قدم شیم
دلیلشم زبون دراز جاریم و اینکه ازش ترس دارن که شر درست نکنه ..ترجیح میدن هرچی بگه بگن اره تو راس میکی..
خدا شاهده نود درصد مقصر جاریمه که حالا بازش نمیکنم جریانو
اخرین باری ک دعوامون شد پارسال بود وبا وجود سعی خانواده شوهرم من دیگه اشتی نکردم
پدرشوهرم ناراحته از اینکه من چرا اشتی نمیکنم..من همیشه احترامشونو دارم و مث جاریم تاحالا دعواراه ننداختمو....هیچوفتم حاضر جوابی نکردم ک فک کنم بدی کارمم همینه.
حالا سوالم اینه
من هروقت پدرشوهرم اینا میان خونمون احترام میزارم و سر سفره یکی دوبار تارف میکنم و...اما هروقت میریم خونشون پدرشوهرم سر سفره به همه تارف میکنه بجز من!بمثلا اگه فقط ما مهمونشون باشیم بمنمیگه فلانی اون سالادو بده شوهرت بریزه بزا خودش یا بعش نوشابه بده و.و.و.ممکنه برا بعضیا مسخره بیاد ولی من خیای اذیت میشم ...شوهرمم کاملا متوجه میشهولی چیزی نمیگه ینی خوذم دوس ندارم بگه فککنن این نقطه ضعفمه.(با شناختی ک ازشون دارم)حالا با دلیل این کارش کاری ندارم اما میخوام بهم بگین برخوردم چجوری باشه..وقتی میاد کلییی تارف کنم تا ازکارش پشیمون شه و شرمنده شه یا اینکه منم عین خودش بشم؟؟