من ترسناک ترین اتفاق زندگیم این بود
یه روز رفتم حموم دیدم ی گوشه حموم پر از لخته خونه ...درست شبیه پریودی
خودم ک پریود نبودم
مامانمم ازش پرسیدم نبود
از اون موقع تا وقتی که از اون خونه خارج شیم دائم خواب میدیدم تو حمومم و یچیز دنبالم میکنه و جیغ میکشم فرار میکنم