چرا من اینجوری شدم بهم چند شب پیش گفت فلان وسیله رو از پنجره بنداز پایین من کلا یه چیز دیگه شنیدم یه چیز دیگه واسش پرت کردم بعد گفت من کی گفتم اینو بندازی منم با قاطعیت گفتم خودت گفتی دوستش گفت نه منم شنیدم اینو نگفت
فقط این نیستااا مثلا الان گاز خاموش میکنم بعد دوباره یادم میره شک میکنم میرم اشپزخونه
حافظه بلند مدتم عالیه همه میگن ولی خیلیییی حواس پرتم چکار کنم
شوهرمم از پریشب هی میگه باهامم دعوا کرد گفت حواس پرتیت کار دستت میده راست میگه
ذهنت درگیر چیزیه
منم جدیدا خیلی هواس پرت شدم
فکرت مشغوله جدیدا
منم اینطورم فککنم داریم الزایمر میگیریم کم کم
منم دقتم پایینه شوهرمم یه آدم به شدت دقیق و حواس جمع همیشه سر این مسائل ناراحتم میکنه که چرا حواس جمع نیستی چرا دقت نمیکنی تا کی من چیز یادت بدم
مام بعضی وقتا سر همین موضوع بحث میکنیم
منم همینطوری ام چند درجه وضعم از تو بدتره
تو زیر گاز و هی چک میکنی ،خاموشه
ولی من یادم میره خاموش کنم صبح میبینم عه قابلمه غذا که از گاز برداشتم شعله رو خاموش نکردم کمشه
شوهرمم خیلی از این گیج بازی هام حرص میخوره
خوب سعی کن هر وقت کسی باهات حرف زد خوب به حرفش گوش کنی و تمرکز کنی روحرفش یا تمرکز کنی رو کار خودت و با خودت تکرارش کنی مثلا بگو گاز را خاموش کردم مطمئنم. یا مثلا بگو فلانی اینو بهم گفت یادم میمیونه خوب
