سلام دوستان،برادربزرگ همسرمن متخصص کودکان هستن وپسرمن از وقتی که به دنیا اومده تحت نظر عموش بوده وعموش تا جایی که می تونسته هوای پسرم رو داشته وهمیشه نسبت به پسرم مهربون بوده ومثل بچه خودش باهاش رفتار می کنه ولی پسرمن با وجود مهربونی برادرهمسرم وجاری به دلیل اینکه بعضی مواقع وقتی که مریض شده از عموش آمپول خورده یه جورایی از عموش می ترسه وخیلی خشک باهاش رفتار میکنه مثلا روز هایی که قراره بریم خونه عموش پسرم کاملا مضطرب هست وساکت،ورسما عزای عمومی اعلام میکنه!!!! این مسئله واقعا من وهمسرم رو ناراحت میکنه چون هدف از مهمانی اینکه به بچه ها خوش بگذره ولی انگار پسرمن زیاد بهش خوش نمی گذره با اینکه زن عموش وعموش وحتی بچه هاشون از جون ودل براش مایه می ذارن،می خواستم اگر تجربه مشابهی دارید من رو راهنمایی بکنید
بگو بیا بریم اندفعه ما عمو رو امپول بزنیم 😅
حتما دلیلش بخاطر همون امپولهاست... بنظرم باهاش صحبت کن اینکه عمو دوست داره ک امپول میزنه ک مریض نباشی و این حرفا
بچست هنوز
خوب میشه بزرگ شه
بهش بگو از رو دوست داشتن بوده
😂😂😂منم پدر بزرگم پزشک بود همیشه برام امپول میزد.. من اصلا نمیذاشتم جای دیگه برام امپول بزنن.. الان فوت شده .. من عاشقش بودم . عزیزم با پسرت صحبت کن توضیح بده که عموش خیلی دوسش داره ولی تحت فشار نذارش ، اگر هم میتونی یک پزشک دیگه برای پسرت انتخاب کن یا لااقل امپولاشو جای دیگه بزن
نباید میذاشتی عموش بهش آمپول بزنه
دکتر دختر من اگه براش آمپول می نوشت میگفت ببر از یه داروخانه دیگه براش بگیر و یه جای دیگه ببر آمپولشو بزنه که ندونه من براش نوشتم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
