آیا تقصیر من بوده!؟

⚘⚘⚘

من‌یه ادم مهر طلبم و تیپ شخصیتیم بصریه متولد ماه آذر هم هستم 😔 کلا دوستم گفت تو خودتم زیادی همه را دوس داری من خیلی رو خودم کار کردم یزره بهتر شد ولی هرگز خوب خوب نشد 😅😅😅

اره فراموشش کرده بودم . ولی دیروز تاپیکشو اتفاقی دیدم و واقعا دلم سوخت یکی چطوری خودشو زیباییشو باباشو موقعیتشو تحصیلاتشو داره دستی دستی خراب میکنه...

بله و این یه رازهایی هم گفت که من واقعا نگران شدم یه کارای که چون قسم خوردم نمیتونم بگم ولی خوب اینم ممکنه دیگه با کسی دیگه نتونه ازدواج بکنه ! نمیدونم چرا در رابطه با اون حس مسولیت داشتم چشماشو بسته داره میره ته چاه . ولی من همینکه بدونم مقصر من نبودم کافیه .🥰

مع الوصف !😂 این تکیه کلام مامانم بود یعنی الغرض ال قصه . به قول شما نسل جدید بی خیال .

من کسیو قضاوت نکردم. اولش گفتم من ادم مهر طلبم دوستم گفته من مشکل دارم خودم بیش از چیزی که به من ربطی داره برای دیگران دلسوزی و دخالت میکنم سعی کردم تقصیرات خودمو بگم تقصیرها هم گردن اون دوستم نزاشتم من دلم برای اون دوستی که گفتم لک زده نمیدونم چرا دارم براش گریه میکنم از روزی فهمیدم اون داره دوباره اذیتش میکنه. گفتم من اشتباه کردم بهش گفتم  دوستش سادیسم داره نباید اینو میگفتم نمیخواستم برنجونمش . گفتم چون اون گفت من میخوام رهاش کنم دیگه بسته منم اینو گفتم ولی اشتباه کردم! من باید میدونستم که اون هنوز اون پسرو دوس میداره ... و ناراحت میشه شایدم چون من اینو گفتم بهش پیام داد و نقطه سر خط . مع الوصف من فقط ازش خ استم پیامهای که گفتم رو پاک کنه من نخواستم اونو از زندگیم بندازمش بیرون مگه زندگی من چیه که تازه یکیم بخوام بندازم بیرون . اونم اون که انقدر دوسش داشتم ... ولی اون همه چیزو تمام شده میدونست من وقتی بهش پیام دادم که اشتباه کردم عصبانی شدمو چنین چیزی به دوستش گفتم اون گفت من خیلی از دوستایی که حتی کلی خاطره باهاشون دارمو بخاطر اون پسره رها کردم . بعد گفت من هیچوقت فراموشت نمیکنم اگرم یروزی بدبخت شدم یادم نمیره یکی اینجا گفت من گوش نکردم ... من دیگه چکار میتونستم بکنم بهش گفتم ولی اگر میخواهی گرمش بکنی من میتونم بازم کمکت کنم یجور محترمانه ای گفت نه فقط کتابتو بگو خودم بخونم . من به خدا از رو هر کتابی میخوندم نت برداری میکردم و تو ۱۱ تاجزوه جمع میکردم هر چیز مشابهی پیدا میکردم ته فصل مربوط مینوشتم از زبان بدن بگیر تا شناخت مردان و همه چیز. اونم برای من ارزوی موفقیت کرد. این اولین باری نبود یه دوست از من میخواست ترکش کنم و خدافظی میکرد برای بعضی کسا اینکار راحته ولی برای بعضی ها سخته منم هر چی سخت تر باشه نمیتونم وسوسه نشم شمارشو هم پاک کردم که وسوسه نشم و اون دوباره بگه خدافظ . هیچوقت دلم نمیخواد زبون نفهم بلانسبت به نظر بیام در خانه اگر کس است یک حرف بس است اون دیگه منو نمیخواست 

در مورد اینکه اون زنه هم خودش تقصیر داشته پول شوهرشو خرج کرده شوهره اصلا پولی بهش نمیداده که خرج بکنه که اونم بزندش! دعوا و کتک کاری فقط سر ۱۳ هزار تومن پول بوده شاید به نظرتون خنده دار بیاد ولی این بود من همیشه وقتی کرایه خونه میگرفتم صد و یا پنجاه تومن میدادم شوهرم که از تو کارتش شارژ بخرم اون پول تمام شده بود ولی من نمیدونستم و دو مرتبه شارژ خریدم و شوهرمم ناراحت بود میگفت چرا بی اجازه شارژ اینترنت خریدی ؟ من گفتم همیشه خریدم چرا حالا میگی اونم گفت چون اون دفعه ها پولشو داده بودی . من گفتم من میرم کار میکنم اون گفت تو ارایشگاه به مشت ج بیشتر نیس من گفتم پس تو که اینجوری فگر میکنی چرا یکیشو گرفتی اونم منو چک زد اینو دیگه چجوری میشه یه جور دیگه تعریفش کرد؟ ادمی که خودش قربانی دوستی و ازدواج اشتباه نمیخواد دوست عزیزش اشتباهشو تکرار بکنه . حالا اگر نتونسته همه تلخی این چیزها را به اون انتقال بده شاید قدرت بیانش بد بوده ولی کاش اون دوست منم بدونه من اگر هر کاری کردم هر چیزی گفتم فقطططططط فقط قصدم کمک بود . اینجام سهی کردم جور دیگه ای نگم سعی کردم چیزیو جا نندازم چون کسی اون دوست را نمیشناخت ولی من واقعا میخواستم بدونم یکی که خیلی یکیو دوس داره شب و روز بهش فکر میکنه براش دلسوزه دو سه ماه با هم دردو دل میکردن حالا یروزم اون اعصابش خورد شده یه چی به دوست دوستش گفته اونم چون دوسته خودش مدام میگفت میخوام پیام بدم بگم برو بسته و خسته شدم از کاراش . من اعصابم خورد شد وقتی دیرم نمیتونم کاری برای دوستم بکنم قبول دارم حرف بدی زدم ولی کلیم معذرت خواستم بعدش گفتم من گفتم سادیسم اختلال روانیه خفیف . گفتم خودمم مهر طلبم از تنهایی میترسم ازینکه کسی از من برنجه عداب وجدان میگیرم اینها به نطرت مشکل نیس؟ من خودم کم مشکل ندارم . و همه را بی تعارف گفتم . اون دوستمم گفتم میترسم افسردگی بگیره . خوب من نمیخواستم دوستم افسردگی بگیره  البته میدونم به من ربط نداره .زندگی هر کی به خودش ربط داره. من شدم دایه از مادر بهتر . خیلی از بچه ها اینکارا و دلسوزی های بی خود منو دوس دارن بعضی هام دوس ندارن و هر کسی حق انتخاب داره. فقط کاش اون دوستم بدونه تمام افسوس من از چی بود. ازین بود داشتم موفق میشدم اون داشت سرد میشد اگر اونروز من نگفته بودم اون پسر سادیسم داره همه چیز داشت درست میشد . کاش اونم ۱ را نمیگرفت و ۹۹ را رها کنه من فکر میکردم ۱ اشتباه منو به ۹۹ تا دوستی قشنگمون ببخشه و نخواد خدافظی کنه... شایدم ۹۹ تا هم دوستی نبوده من اینجور فکر میکردم

ولی اینم بدونه بد نیست دیگه اینکه بگه هیچوقت حق به اون ندادی و هیچوقت اهانتهای منو ندیدی بی انصافیه من همش گفته بودم اون خستس بزار راحت باشه گیر نده و ازینا . تو تمام دوستی مون من به اون دوستم همش طرف دوستشو میگرفتم ولی اون خودش خسته بود خودش گفت میخواد کات بکنه میخواد چهار تا به او بگه و کات کنه من نزاشتم گفتم شاید دلت تنگ بشه پلهای پشتتو خراب نکن شایدم تو هم تقصیر داشتی که زیاد گیر دادی اینم که میگن لیاقت نداره نه اینکه لیاقت دوستی منو نداره من کیم مگه ؟ میگفتن قدر موقعیتو شرایط خودشو نمیدونه . یکی نیس اصلا به ماها بگه اقا به تو چه دلش میخواد . تو زرنگی زندگی خودتو درست کنه. کاش بدونه من فقط ازین میسوزم انقدر زندگی من پر پیچ و خمه و مشکل داره که حل شدنی نیست یروزایی دلم میخواست یکی  بیست سالگیام بود  و نمیزاشت هچه بشه . حالا میدونم اگر صد نفرم بود قدرت عشق بیشتر بود... کاش بدونه چقدر دوسش دارم و منو ببخشه❤❤❤

و یه چیزی هم یادم رفت بگم من هرگز به اون دوست نگفتم اگر تو با اون ادم باشی برای من تحدیده شایدم اون دوست دچار سو تفاهم شده منطور من این نبود منظور من این بود که من صریح به اون گفتم جدا بشی بهتره پس ازش خواستم لطفا اون پیامها رو پاک کن نه اینکه شماره منو پاک کن گفتم اگر دوسست ببینه من اینو نوشتم که تو جدا شو و اینا اون ممکنه شماره منو برداره و بخوا تلافی بکنه دوستمم منظور منو فهمید و گفت زنعمو سیو کردم . من به دوستم گفتم مردا کلا دوس ندارن زنشون از دیگران خط بگیره. حساسن گفتم ازین چیزی به اون نگو . حتیوقتی اون ناراحت شد و گفت من خیلیا که باهاشون خاطره دارمو رها کردم من بهش گفتم از صبح صد بار نگاه کردم ببینم بمن پیام دادی تو نی نی سایت . و ازش معذرت هم خواستم . ولی اون گفت فراموشت نمیکنم گفتم اگر میخواهی من باز میتونم‌کمکت کنم گرمش کنی گفت کتاب را بگو خودم بخونم گفتم کتاب مشخصی نیس چکیده چن تا کتابه میخوای من بهت بخونم گفت من اگر یروزیم بدبخت بشم یادم نمیره شما گفتی من انقد چک کردمو دیدم پیام نداده خوب منم پاک کردم که دیگه دوباره نگم منو ببخش و ضایع بشم . بخاطر اون بود. بعد اینم بدونه من به کسی برچسب نزدم سادیسم هم به خدای محمد از خودم نگفتم اصلا سادیسم یه چیز بد نیست یه اختلال شخصیتیه من خودمم اختلال شخصیت دارم الان اونکه نداره را پیدا کن. من خودم مهر طلبم . وقتی دلم میخواد همه از من راضی باشن به همه کمک کنم دلم برای همه میسوزه تا حدی که اونا فک کنن دارم دخالت میکنم تو کاراشون وقتی انقدر از ناراحتی یه دوست عصبانی میشم که ممکنه به دوس پ س رشم یه چی بگم اینا طبیعی نیست وقتی یه ماهه اون رفته و گفته فراموشت نمیکنم من باز پیگیرشم... ولی سادیسم یعنی از ازار دیگران خوشت بیا . این نه اینکه یارو شکنجه بدی اگر یکی یه مطلک هم بندازه به زنداداشش سادیسم داره نمیدونم چرا تو ایران به هر کی بگی باید بره مشاور بهش برمیخوره فکر میکنه گفتن دیوانس . اون دختر خودش بارها گفته بود میترسم افسرده بشم . منم نگفتم افسرده اس گفتم نگرانم افسرده بشه میخواستم کمک کنم نشه. من مگه خودم مشاور نرفتم مگه با روانشناسهای دانشگامون دوست نشدم مگه جزوه هاشونو نگرفتم مگر نخوندم مگر نت برداری نکردم . منم دیوانه بودم ؟ نه . خوب هر کی ممکنه به مشاور نیاز پیدا بکنه. به هر حال من منطورم نبود که کسی روانیه . اون گفت این پسر منو اذیت کرده چند روزه جواب تلفن نداده یک کلمه حرف زده ۱۸ روز گفته باید یه مدت همو نبینیم اخه چجوری منو دوس داره که تحمل کرد؟ چرا اینجوری و.... خوب من به دوستم زنگ زدم اونم نگفت قطعا گفت ممکنه . گفت دوستت با مشاور حرف بزنه بد نیست تا من خودم باهاش حرف نزنم دقیقا نمیتونم تشخیص بدم مشکل بخاطر گیر های این دوست توا یا اون داره بی خودی اذیت میکنه . چون من بعدش فهمیده بودم دوستم خیلیم گیر نیس چیز زیادی نمیخواست چیزهایی میخواست که حقش بود . ولی پروین دوست مشاورم گفت باز نمیتونی بگی ققط بخاطر گیر دادان بوده اون دوستت حتما باید مشاور بره و تمام داستان را بگه منظور اون نبود برچسبی بزنه چون اصلا دقیق نمیدونست جریان چی به جیه... به هر حال من اگر کسیو ناراحت کردم باز باز باز میگم سو تفاهم شده و من منطوری نداشتم. و معذرت میخوام