منو یه دختری تو نی نی سایت دوست شدیم البته من تو تاپیکش یه حرفایی زدم و اون تقاضا داد و تو تاپیک خواست قبول کنم منم قبول کردم من زندگی خیلی سختی خودم دارم ولی با تمام این سختی ها بالاخره دارم زندگی میکنم و خوشحال هم هستم مع الوصف نمیزارم شرایط خیلی روم تاثیر بزاره بدترین کارا سرم بیاد بازم خودمو میزنم به بی خیالی. اون درگیر یه رابطه یه طرفس من براش کلی کتاب و جزوه روانشناسی درمیاوردم نت برداری میکردم با ویس براش میخوندم اونم خیلی خوشحال بود و مدام تشکر میکرد تا اینکه یه جاهایی فهمیدم این پسره را حتی منم نمیتونستم تحمل کنم از دوست صمیم که روانشناسه هم پرسیدم اون گفت پسره مشکوک به سادیسمه چون نه میزاشت اون بره و حرفای قشنگ میزد و نگهش میداشت هم وقتی دلگرم میشد محل نمیزاشت جواب تلفن سه خط به میون میداد پیامک میزد اون میگفت خوابم میا و ازینها دوستم گفت بهش بگو حتما پسره را باید دکتر ببینه ولی بهتره این اصلا بتونه اونو بلاک کنه و خطشو عوض کنه من بهش گفتم . دو سه ماهی بود حرف میزدیم من باهاش صمیمی بودم هیچ فک نمیکردم ناراحت بشه من نگرانش بودم و اون خودش مدام میگفت چکار کنم .و داشت افسردگی میگرفت به مردن و خود کشی فکر میکرد. ولی اون به من گفت با هم قطع رابطه کنیم‌منم شمارشو پاک کردم و تلگرام و پیام و اینهاشم پاک کردم لغو دوستی هم زدم. دوستای زیادی دارم هیچکدوم اینجوری نیستن بخاطر یه حرف از دلسوزی بگن قطع رابطه کنیم.ولی هنوز بهش فکر میکنم از تو پیامهای نی نی سایت دوباره پیداش کردم اون همچنان ناراحت و شاکیه و پسره داره اذیتش میکنه من بهش تو تاپیکش پیام دادم ولی جوابمو اصلا نداد . به نظر شما تقصیر من بود؟ نمیدونم نباید بهش میگفتم جدا شو ؟ من نمیخوام خودکشی کنه نمیدونم اگر باهاش میموندم و این حرفو نمیزدم میتونستم اروم اروم منصرفش کنم ...
نه بابا چه ربطی داشته.نیت شماخیربوده
نه تقصیرت نیس،صلاحشو میخواستی،از رودلسوزی بهش گفتی
لیاقت خوبی ندارن بعضیا،حقشه آزار ببینه
بعضیها خودشون مشکل دارن.باراه حل یابی راه حل عوض نمیشن
این تنها امیدش پسزه بوده شما باید کم کم ب روش های دیگه بهش میفهموندین ک باید قطع رابطه کنم....
فقط من موندم شما ک ادعای کتاب خواندنتون میشه و میگید دوستم روانشناس بوده چرا بهت چیزی نگفته ک این دختر افسردگی داره و افسردگی یکی لز دلایلش مطمینن تنهایی هست و تنها امیدش پسرست و باید کم کم و غیر مستقیم منصرفش کرد
کم کم از وابستگیش کم کرد بعد رابطه رو قطع کرد
یه ادم سالمم حتی بهش بگی دوست پسرت یا شوهرت سادیسم داره ی لحظه شاید ب این فکر کنه شما از رو خیر خواهی نمیگی و حس حسادت شاید داشته باشی بگی هر چندم نداشته باشی
دوست صمیمی ام هم گفت اون خودشم مشکل داره کسی که نتونه چنین کسیو فراموش کنه و انقدر به اون محبت داره که بخاطر این حرفا تورو ترک کرده پس بی خیالش شو کاری از تو ساخته نیست من خودم یه ادم مهر طلبم برای هر دوست خانواده حتی بدترین ادم که به من بدترین ضربه را زده نمیتونم بی تفاوتی کنم . میدونم اینم مشکله ولی خوب منم اینجوریم
مع الچی
منم دقیقا برای ینفر این کارو. کردم
در نهایت فهمیدم خودش مازوخیسم داره و از آزار دیدن خوشش میاد
نه اخه چند ماه بود . دوستمم به من گفت اون افسردگی داره ولی من چی باید میگفتم . اگر میگفتم تو اول خودت افسردگیتو باید به مشاور بگی بدتر میشد . من خیلی سعی کردم سردش کنم . اون خودش یروزی گفت این روانیه مریضه من ۳۰ روزه زنگ نزدم اونم نزده . ولی بهش گفتم خدافظ نزاشته کات بکنیم گفته بمون و اینا ولی من میخوام کات کنم منم گفتم راسش دوست منم گفته این سادیسم و دیگر ازاری خفیف داره
اینجا پر از ادمایی هست که فکر میکنن مشکل اصلی همسرشون یا دوست پسرشونه در حالی که مشکل اصلیشون ترس ها و وابستگی ها و ضعف های خودشونه
ادم قربانی همیشه دنبال جلادش میدوه خودتو درگیر نکن دعا کن براشون و رد شو
یکی از این بزرگوارا میشناسم شش تا تاپیک در طول روز میزنه همشم فغان و اه و ناله هر چقدرم راه حل بدن ملت اصلا ریپلای نمیکنه کاملا بی اعتناست خودشو ول کرده و خلاص خوب چکاری از کسی ساخته ست؟
دقیقا . حالا یکی واقعا تو یه شرایطیه که چاره ای جز تحمل نداره ولی اون خیلیییییی خوشگله اصلا خیلی برای یه دقیقشه شبیه مانکن هاس . بعد باباشم پول دار و ثروتمند . هزاران خواستگار داره بعد چسبیده یه پسر علاف پایین شهری بی محبت زشت که ماهی دو تومنم درنمیاره یه دو چرخه هم نداره .اصلا نمیدونم داستان چیه
عزیز دلم شما نیتت خیر بوده و خواستی بهش کمک کنی،و این جریان ابدا ربطی بهت نداره،آدم خودش باید بشینه عاقلانه تصمیم بگیره،خب قبول نکنه و بره با پسره،دو روز دیگه بدتر از خودکشی سرش میاد.
_شمام نگران نباش ربطی بهت نداره❤
