2777
2789

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

یکی ریپلایم کنه گذاشت 

دیدم همه تو امضاشون خواستن دعاشون کنین گفتم منم بگم  دوستان خواهشا دعا کنید یه کار خییییلی خوب که این مشخصات رو داشته باشه : حقوقش خیییییلی بالا باشه!پنج شنبه جمعه ها و روزای تعطیل پیشمون باشه ! بهش سر کار ناهار بدن نخوام خودم ناهار بذارم! کارش اسون باشه از کار میاد انقدر خسته نباشه ! بیمه داشته باشه ! بازم حقوقش بالاااا باشه !! گیر شوهرم بیاد حالا اگر ی صلوات بفرسی ک نور علی نور اگه تو نماز و دعاهات یادم کنی که ان شاءالله یک در دنیا صد در اخرت نصیب خودت شه!!!
آخجون ععکسسسسس بذبذ

یه لیوان آب بخور نفست بند رفت و زبونت بند اومد بابا 

آخه بذبذ؟😂

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز