حس خیلی بدی دارم تویه روز چندتا دروغشو رو کردم دیگه هیچ اعتمادی بهش ندارم چیکارکنم دارم داغون میشم
پا میشم میرم مشاوره
خدارو شکر نگفته یا گفته من نفهمیدم
علنا میگم که فکر نکنه نفهمیدم دروغ گفته
بیخیال میشم ب درک 🤷♀️
به روش نمیارم ولی بهش یجوری میفهمونم فهمیدم بعدش خودش اعتراف میکنه
من گاهی وقتا متوجه میشم که داره دروغ میگه به روش نمیارم
بی تفاوتی و بی محلی کردن و سرد رفتار کردن طوری ک انگار وجود نداره ن اینکه اصلا حرف نزنین ن بی محلی کن فقط من خودم وقتی عزیزترینام ازم ناراحتن بی محلی میکنن آتیش میگیرم هر کاری میکنم ک منو ببخشن
حق داری... واقعا سخته... بهش بگو متوجه دروغش شدی اما انتظار نداری تکرار کنه... بگو برات سخته چون یه شعورت توهین و به اطمینان لطمه میزنه...
کلا رو حرفای شوهرم حساب باز نمیکنم .یا راست نمیگه اگه بگه هم عمل نمیکنه .همیشه یجور نگاش میکنم که یعنی..خودتی...
به حدی از دروغ نفرت دارم که دروغ بشنوم ،احساس میکنم خون تو رگهام به جوش اومده
به کسایی ام که دروغ بهم میگن ، میگم باهام کات کنید ولی دروغ بهم نگید
به بچه هامم گفتم ،دروغ به حدی زشته که میگن دروغگو دشمن خداست
این همه گناهای دیگه نمیگن اینکاره هم دشمن خداست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
