2777
2789

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

فروردین ۱۴۰۰ تست ژنتیک دادم شهریور جوابش اومد ۸ تا جهش تو ژن هام بود حالا از همسرم تست گرفتن انشالله که اون سالم باشه و مشکلی پیش نیاد ۴ ماه دیگه جواب آزمایشش میاد برام دعا کنید   ❤❤              من ته تغاری پاییزم 😍😍👸🍂🍂                                                به رنگ رژم💄💄 گیر نده ..تو از سیاست های زنانه بی خبری... زن ها پای مهمترین داشته هایشان را با رژ لب سرخ امضا میکنند..💋💋💋.❤❤❤❤

من چال گونه ندارم ولی چال شونه دارم😄

خیلی هم دوسشون دارم بامزه ان شوهرم میگه هر جا گمت کنم از چال شونه هات پیدات میکنم😁منم میگم پس قراره زنارو دید بزنی تا منو پیدا کنی😐

اگر میخواین کسی به حرفتون توجه کنهبا این جمله شروع کنید:"نمی‌دونم اینو بهت بگم یا نه..."😶
دوستان بینیمو عمل کنم؟ یکم روبه پایینه🥺

اگه عمل کنی سر بالا میشه اونوقت فاصله بینی و دهنت زیاد میشه همینطوری قشنگه

فروردین ۱۴۰۰ تست ژنتیک دادم شهریور جوابش اومد ۸ تا جهش تو ژن هام بود حالا از همسرم تست گرفتن انشالله که اون سالم باشه و مشکلی پیش نیاد ۴ ماه دیگه جواب آزمایشش میاد برام دعا کنید   ❤❤              من ته تغاری پاییزم 😍😍👸🍂🍂                                                به رنگ رژم💄💄 گیر نده ..تو از سیاست های زنانه بی خبری... زن ها پای مهمترین داشته هایشان را با رژ لب سرخ امضا میکنند..💋💋💋.❤❤❤❤
اگه عمل کنی سر بالا میشه اونوقت فاصله بینی و دهنت زیاد میشه همینطوری قشنگه

یعنی خیلی زشت میشه؟🥺

حس میکنم اعتماد بنفسمو نابود داره میکنه این دماغ

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز