عزیزم من حتما یه مبلغ ناچیزی واست میریزم ولی از دیشب همش توفکرتم وصبح تا پاشدم جریانتو به شوهرم گفتم خیلی فکر کردم....که شوهرت چه کاری میتونه بکنه
آخه عزیزم کمکهای دیگران بلاخره استمرار نداره وباید یه فکر اساسی بکنی که لااقل یه درامد ثابت داشته باشی
ویه راه دیگه به ذهنم رسید ما توشهرمون یه پیرمرد نابینا بود یه ترازو جلوش بود وهمیشه یه جایه شلوغ پر رفت وامد مینشست ومردم یاوزن میکردن بهش پول میدادن ویا همینجوری بهش کمک میکردن
شماهم اگه بتونید یه وزنه بخرید فک نکنم از دویصت بیشتر بشه وشوهرت بره یه جایه شلوغ تو شهر بشینه ومردم مطمئن باش کمک میکنن واقعا هم بهش میرسه به کسی بگو که چند وقت کمکتون کنه ببرش وبیارش من میخام سیصد بریزم میدونم کمه باید ببخشید ولی اگه بتونی اینکارو بکنی خوبه واسه رفت وامدتم اگه بتونی کسی که ماشین داره هرروز میره شهر باهاش حرف بزنی که یه مدت شوهرتو با خودش ببره وکرایه نگیره خلاصه عزیزم تلاش کن تو الان بارداری وقتی بچت به دنیا بیاد سختتر میتونی وقت بذاری الانم داره هوا خوب میشه وراحت همسرت میتونه بره....حداقل بهتر از تو خونه نشستنه واسه روحیه خودش هم خیلی خوبه
خدا روزی رسونه گلم از تو حرکت از خدا برکت...فقط تلاش کن عزیزم وناانید نشو تو باید شوهرتو کمک کنی تا بتونه رویه پایه خودش بیاسته