بچه دوناهه رو بزارم برم حموم وچیزی نشنوم زنگ میزنه ب شوهرم واویلا میکنه که بچه رو تنها نیزاره میره حموم😐.
بخدا بابام روزای اخر ک میخاست از دنیا بره خودش میدونست دکترا جوابش کردن زنگ زد بیا ببینمت انقدر غرزد مادشوهرم ک از لجش نرفتم با فداش بابام فوت شدو من ندیدمش .خیلی از دستش داغونم.
شوهرمگ همش منت اون دوشب ک تو بیمارستان اونده پیش نوه خودش سرم میزاره چون بابام فوت شده بود مامانم نتونست بیاد .خوهر و خاله هم ندارم .باید تا اخر عمرم بگم چشم بخاطر اون دوشب ک اومده پیش نوه خودش