نمی‌دونم چند وقت دیگه قرار نباشی تا چند روز یا حتی چند ساعت دیگه فقط ی چیز می‌دونم دلم تنگه برات خیلی دلم لک زده یک بار دیگه فقط اسمم بگی حتی بدون پسوند پیشبند به خدا جونم دودستی میزارم کف دستمو بهت میدم یک بار دیگه نگاهم کنی حتی ازم ایراد بگیری خدایا تورو نزار این آرزوهام تبدیل بشه به حسرت خاطرم صبح تا شب نماز بخونم دعا کنم التماس خدا کنم ولی مطما باشم برمیگرده
الان نزدیک دوهفته هرشب تو مسجد برات دعا میخونن کل مردم شهرم میان همه از خدا میخان پسر ارازل اوباش دوباره برگردونه شهرمون ی چیز کم داره انگار خاک مرده پاشیدن انگار دیواره شهر دارن میخورتم چرا نمیای بسه به خدا تنبیه شدم برگرد تو خداااا برگرد
