حالا میبینی چایی ریخته رو لباس شوهرش یا چ بدونم چاه فاضلابو پر کرده
بعد امروز صبح بعد چند ماه خواهرم زنگ زد حرف زدیم اینم بگم که شوهرش خونه نبود بعد گفت رفتی خونه پدرم بعد ظهر زنگ بزنم با دخترم حرف بزنم آخه ازدواج دومشه یه دختر ازشوهر مرحومش خونه پدرم زندگی میکنه
بعد به دخترش گفتم حواست به گوشیم باشه مامانت میخواد زنگ بزنه که همون یعنی شوهر من نفهمه که مامانت به گوشی من زنگ زده آخه شوهر منم گفت که باجناقم اینطور میخواد دنبال دردسر نباش به خواهرت زنگ نزن الان خواهر زادم برداشته اسمشو تغییر داده که کسی متوجه نشه این زنگ زده با یه اسم دیگه که اسم همسایمونه من چند ساعت پیش چند بار به خواهرم که اسمشو خواهر زادم تغیر داده بود زنگ زدم شوهرش خونه بود
بیچاره خواهرم زبونش بند اومد شوهرش پیشش بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
