شوهرم بیکار شده خودم تازه فارغ‌التحصیل شدم میخواستم برم دنبال کار ک ناخواسته حامله شدم.... خانواده من اصلا از شوهرم خوششون نمیاد... از وقتی هم ک نتونست کار پیدا کنه و بی عار و بیخیال نشسته تو خونه از چشم همه بیشتر افتاده من بخاطر شرایط حاملگیم ی مدت اومدم خونه بابام چون شهری ک توش زندگی میکنم با شهری ک بابام اینا هستن فاصله داره.... شوهرمم ی چند روز موند و رفت... وای مادرم دلمو کرده ی تیکه خون از بسکه هی حرف میزنه هی خودخوری میکنه هی سرکوفت میزنه تقریبا روزی نیست ک اشک منو در نیاره منم امروز ک طاقتم طاق شده بود ی دونه محکم کوبیدم تو شکمم ک کدوم گوری میخوای بیای تو نبودی من الان سر کار بودم اینقدر خفت نمی‌کشیدم.... اینقدر حرف میشنوم اینقدر اذیت میشم ک دلم نمیخواد بچه ام بدنیا بیاد با اینکه سنم داره بالا میره و بچه خیلی دوستدارم ولی چیکار کنم شوهرم کار نداره
اول از همه برگرد خونه خودت
ور دل مامانت نشیین
کارکن باشه کارهست
برو خونه خودت بابا نون خشک خالی تو خونه خود آدم بهتر از چلو مرغ بامنت
از اونطرفم آقا دنبال وام ازدواج هیچکس ضامنش نشد همش ب جون من غر میزنه از هر دو طرف دارم میخورم از هر دوطرف
شوهرت باید بره کار هر کاری باشه بهتر تو خونه نشستن هست ..
عزیزم غصه نخور درست میشه توکل کن به خدا
بعدم تو چطور دلت میاد اون طفل معصوم تو شیکمتو اذیت کنی یا از بودنش ناشکـــر باشی،ناشکری نکن اون بچه ی هدیه از طرف خداس.
بعدم اون که به خواست خودش نیومده ولی حالا که اومده تو و همسرت در قبال اون بچه مسعولین با هیچ عذر و بهانه ای نمیتونید از مسعولیت هاش شونه خالی کنید با شوهرتم صحبت کن انشالله مشکلت حل میشه
در ضمن درسته که حرف پدر و مادرت اذیت و ناراحتت میکنه ولی اونا بد تو رو نمیخوان میخوان؟
اگر هم میبینی حرفی میزنن واسه اینه که غصه تو میخورن نه اینکه دلتو بشکونند
تو هم سعی کن امیدتو از دست ندی و ناشکری نکنی کار که قطع نیست مطمن باش پا قدم اون کوچولو خیر میشه براتون
بیشتر مواظب خودتو و اون فندق تو شیکمت باش😘😊 غصه نخور استرس و اظطراب هم نداشته باش واست ضرر داره خـــانومی توکل کن به اون بالا سری جــونم
مرسی مهربون از دلداریت، بچم ۷ ماهه بدنیا اومد کلی اذیت شد کلی اذیت شدم نگم برات ک چه ها ک کشیدم از دست این شوهر که همچنان لنگاشو داده هوا و بیکار تو خونه افتاده و منم افسردگی بعد از زایمان گرفتم، اوضاع خیلی بدتر شده تنها دلخوشیم پسرمه و تنها برگ برنده ی شوهرم ک باهاش تهدیدم میکنه هم بچمه🤦🏻♀️
کاش لااقل شوهرم بمیره کاش بچم یتیم بزرگ بشه بعضی وقتا یتیم بودن صد شرف داره ب پدر داشتن
خواهش جـــونم،قدم نو رسیده مـــبارک ایشالله همیشه سلامت باشه از طرف من ببوسش 😜😘اخه من بچــه خیلی دوست دارم
عزیزم ببین همه توی زندگیشون همه جـــور مشکلی هست هیچـکس بی غم و مشکل نیست مطمن باش حتـــی خود مـــن
تو هم سعی کن زیاد با همسرت دعوا نکنی حرف رو حرفش نیاری،چون در اخر این تویی که اعصبی و ناراحت میشی تو دیگه حالا بچه شیر خوار داری ب جز خودت باید ب فکر اونم باشی خانومـــی
با شوهرت صحبت کن سعی کن در ارامش باهاش حرف بزنی درسته شاید اون لحظه اون بخواد باهات لج کنه یا حرفتو گوش نکنه ولی تو ی جوری باهاش حرف بزن که به قول قدیمی ها عین مـــوم نرم شه
بهش بفهمون دیگه اوضاعتون مث سابق نیست پدر شده و همین طور مسعولیت هاشم زیاد شده و باید ب فکر اون کوچولو و ایندش باشه تو هم سعی کن زیاد غصه نخوری زندگی کوتاهه هر چندم که پر از غم و غصه باشه باید ازش لذت برد،تو و اون کوچولو و همسرت الان یه خــانواده سه نفره هستین تو و همسرت باید تلاش کنید بهترین زندگی رو برا خودتون و اون فندق کوچولو بسازین😘سخت هــست ولی غیر ممکن نیست
راستی سال نو هم پیشاپیش مـــبارک انشالله سال خوب و پرکت و شادی برای خودت و خانواده محترمت باشه مطمن باش برات دعا میکنم خانومی هر چی زودتر مشکلت حل شه❤
