کاش میشد که هیچ دغدغه ای نداشتیم.....
زمانی بود که پشتمون به مادروپدرمون گرم بود غصه خونه ماشین پول کار رو نداشتیم
ی اتاق گرم بود با یه چایی که مامانت برات میاورد و میشستیم و کلی باهم حرف میزدیم
کاش میشد که برای ازدواج حق انتخاب داشتیم و هرکی میخواست ازدواج میکرد هرکی هم میخواست پیش مامانوباباش میموند
من دلم بابامو میخواد بابایی که هرچی ازش میخواستم برام مهیا میکرد نمیزاشت غصه ی هیچی رو بخورم
من دلم مامانمو میخواد من دلم ...🤕