منم گفتم کارای خودمودارم ولی انگارازاونروز ب بعدمادرشوهرم خیلی ذوق کرده وقتی میرم پیشش جلوشوهرم میگ پسرم من میرم ظرف میشورم پسرم خونه جارومیکنم عمدااا صب میکنه شوهرم شبابیاداین ساعت۱۲شب شروع میکنه کاراشو شوهرم ببینه جوونه ولی دوس داره من کلفتیشوبکنم ازاونجاهم کارای دختراشومیکنه بعدجلوشوهرم هی میگه خستم بدنم دردمیکنه همش ناله میکنه چیکارکنم شوهرم متوجه این دوروئی مادرش بشه دیوونم کرده شوهرم ازبس گف کاراشووبکن
نرو خونش
تویه خونه ایید؟
کاراشو نکنیا، چه توقعاتی دارن
وای خدااا
چجوری تحمل میکنین اخه 😑😑😑
مگه زن کلفته؟
جلو جفتشون بگو مادرجون از صبح دارید استراحت میکنید ، آخه کی نصف شب ظرف میشوره یا جارو میزنه؟ بذارید فردا خودم انجام میدم
خدا لعنت کنه هر چی آدم دوروئه
یه شوهرت بیشتد محبت کن
تو ام روش مادرشوهرتو پیش بگیر
کاراتو به شوهرت بگو تا بدونه ک تو هم بیکار نیستی و کارای خودت خستت میکنه
من مادرشوهرم چهل سالشه وسواس داره من میرم خونشون عملا همه جا برررق میزنه نهایتا یه ظرف بشورم ک اونم خودم غذا خوردم اما انچنان ناله میکنه آنچنان برا شوهرم از درد های بدنش میگه که بیا و ببین همشون همینن
به شوهرت بگومنم مثل مادرت کاروزندگی دارم وقدرت این همه کاروندارم یااینکه یه روزبه مادرشوهرت کمک کن وبزارهمه کارای خودت بمونه ووقتی شوهرت گله کردبگوخستم ووقت نداشتم به خودم وخونم برسم میفهمه که خواستش اشتباهه
همه روپر کرده که ازمن بدشون بیادخداازش نگذر😭
اروم اروم به شوهرت بگو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
