من پریروز بردم دکتر گف نکسیوم عوارض داره کاش نمیدادی به بچه.گفتم چاره نداشتم.من گاهی تمام کارامو تعطیل میکنم و فقط ب بچه میرسم.گاهی برا ی شیر دادن یک ساعت درگیرم اما تحمل میکنم.دکتر پریروز گف اینکه وزنش خوبه چرا نگران شیر خوردنشی.تو دلم گفتم از دل من خبر نداری که با چه زجری بهش شیر میدم.
ی وقتایی بچه رو بده شوهرت و خودت استراحت کن تا انرژی بگیری.
من میگرن دارم.ی وقتایی دیگه واقعا کم میارم.بچه رو میدم شوهرم.ی بار که ی هفته خواب نداشتم.شوهرم گف ی شب بدون شیر طوریش نمیشه.۱۲ شب سیرش کردم و رفتم تا ۸ صبح تنها تو اتاق خابیدم.باباش تا صبح بهش رسید.من جون گرفتم با اون خواب