2777
2789

اگه گفتم عجیب و غریب منظورم این نبود که مثل عشق اتشین یه سری عاشقا باشه یا مثل داستانایی که ی سریا میذارن و بقیه میان میگن سرکاریه و از خودش دراورده.فقط به چند دلیل عجیب بود چون من خودم ب شخصه اون تایم اصلا فکرشو نمیکردم امیری که اونجوری باهاش حرف زدم و ردش کردم روز خواستگاری باهاش رو برو شم.و اینکه با توجه به شخصیتی که مادرشوهرم داره امیر به هیچ وجه فکرشو نمیکرده که بتونه بامن ازدواج کنه.خودش میگفت امامزاده صالح کلی نذر کرده که یه معجزه بشه چون این اتفاق واسش مثل معجزه بوده.مادرشوهرم یه اخلاقای خاصی داره و صددرصد اگه میدونست ما از قبل اشنا بودیم و من اول انتخاب امیر بودم بعد خانوادش به هیچ وجه پاشو خونه ما برای خواستگاری نمیذاشته.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792