سلام ممنون اونایی که وقت گذاشتین داستانمو دارین میخونین ....کلاس پنجم بودم 11 سالم بود تابستون بود داشتم میرفتم کلاس ششم مثل هر روز عادی از خواب بلند شدم دیدم یه مقدار دلم درد میکنه اولش فکر کردم عادیه یه دو روز گذشت من رفتم دستشویی دیدم بلههه! شورتم یه مقدار لکه خورده بهش منم بچه عقلم قد نمیداداصلا نمیدوستم پریودی چه هست! خلاصه این خونا اولش کم رنگ تر بود تا اینکه یهو شدت بیشتر شد و پررنگ تر شد حالا شدت زیادش همانا و دردش همانا نوار بهداشتیم چمدونم چیبود عقلم که قد نمیداد میرفتم سر نماز دعا دعا میکردم خدا بهم شفا بده فک کردم دادم میمیمرم
دیگه نتونستم رازمو نگه دارم رفتم به داداشم که 3 سال ازم کوچیک تر بود گفتم داره ازم خون میره و...داداشمم خواست بره به مامانم بگه من نذاشتم خلاصه وصیتمو نوشتمو گفدم داداش جان بدی خوبی دیدی حلال کن من که مردم این نامه رو بده به مامانو بابام و بگو خیلی دوسشون دارم داداشمم ازاونور گریه میکرد طفلک چقد بدختو اذیتش کردم روزه پنجمم بود از خواب بلند شدم دیدم که تشکم خونیه شدتش انقد زیاد بود از شلوارمم نفوذ کرده بود ...مامانم اومد تو اتاقم تشکمو جمع کنه که با دیدن خون رو تشک همجیو گرفت آی کیوشم که بالا سریع رفت نوار بهداشتی اورد بعدشم برام توضیح داد چی به چیه وای که چقد من خر بودم تو این 5 روز بهداشتمو رعایت نکرده بودم و عوفونت اوردم که شکر خدا الان بهترم...حالا اونارو بخیال الان که 16 سالمه5 سال میگزره داداشم 13 سالشه نمیدونم هنوز اون قضیه منو یادشه یا نه فقط اینو میدونم اون وصیت نامه ای که نوشتم دادم بهش هیچ وقت پیداش نکردم رومم نشد ازش بپرسم کجاست
خنده دار نیست بیشتر گریه داره چقد بدختیم که وقتی پریود میشیم نمیدونیم چی به چیه و اموزش داده ...
من مادرم باهامون راحت بود و از قبل توضیح داده بود،ولی یادمه کلاس پنجم دبستان هم برامون تو مدرسه توضیح دادن،از چند نفر دیگه هم شنیدم تو این سن تو مدرسه براشون توضیح دادن،عجیبه که کسی برای ایشون توضیح نداده بوده ،علاوه بر کوتاهی مادرشون کوتاهی عوامل مدرسه هم بوده وگرنه تو مدارس این موضوع آموزش داده میشه
واااییی زن دایم خونمون بود داشتن با مامانم نون میپختن
من رفتم حموم غسل جمعه بگیرم که برم نماز جمعه
تا خون دیدم یه جیغ زدم از ترس وگفتم مامااااان خون
بعد مامان اومد گفت چیزی نیست صداشو در نیار ساکت
بعد چقد خجالت کشیدم😂😂
خدایـــــــــــــا؛ بابت هر شبی که بی شکر تو سر بر بالین گذاشتم بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغازش کردم بابت لحظات شادی که به یاد تو نبـــــودم بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم بابت هر گره که به دستم کور شد و تو را مقصر دانستم بابت همه گناهانی که مرتکب شده ام و همه گناهانی که بعدامرتکب میشوم مرا ببخش و گنهانم را به نیکی تبدیل فرما ای کریم
من مامانم از قبل بهم گفته بود بعد 13 سالم بود از خواب پاشدم رفتم دستشویی دیدم لکه خون هست گفتم چیزی نی لباس زیرم رو عوض کردم بعد دیدم نه واقعا ی خبری داره همش لکه میندازه دیگه مامانمو صدا کردم گفتم مامان من پروستات شدم 😭مامانم ی دقیقه تو افق محو بود بعد بهم گفت پریود رو میگی؟ گفتم اره همون 😁
منم 11 سالگی پریود شدم مامانم از قبل همه چی برو بهم گفته بود و من کاملا اگاه بودم و نترسیدم
روزی که اولین بار پریود شدم نیم ساعت مونده بود که آماده بشم برم مدرسه اونموقع بود که به مامانم گفتم و نوار بهداشتی بهم داد ولی با اینکه همه چی رو میدونستم خییلی حس بدی یهویی بعد اون اتفاق بهم دست داد یجورایی انگار حالم گرفته شد از وضعیتی که قراره هرماه تا چندین سال داشته باشم.