سلام من یه نوزاد پسر یک ماهه دارم وزن موقع تولدش ۳کیلو وششصد بود توسه روزگی زردی داشت که به تشخیص دکتر بهش شیرخشک همراه شیرم دادم تا بره زردیش تو سه روزگی حدود ۲۵۰ گرم کم کرده بود بعد توی ۸ روزگی زردیش رفته بود تو ۱۲ روزگی وزنش سه و۷۰۰ بود که دکتر گفت وزنش خوبه وزردیش رفته وچون پی پی نمیکرد گفت شیرخشک رو قطع کنم تو یک ماهگی که بردیمش چکاپ وزنش سه و۹۰۰ بود دکتر گفت شیرت کمه یه هفته بهش شیرخشک نان یک بده بیارببینم وزن گرفته یانه اگه نگیره رفلاکس داره .من خیلی ناراحتم که بچم شیرخشکی شده عذاب وجدان دارم چون طبیعی به ونیا اومد وزن تولدشم خوب بود ازطرفی خودم حس میکنم شیرم کمه وقتی میدوشم قطره ای میاد گاهی ازبعضی سوراخای سینم حالت جهشی میاد بعضی وقتا حالت ورم داره سینم نمیدونم مجاری سینم بسته ست یا کمه شیرم .باشیردوشم نمیتونم دردش رو تحمل کنم بدوشم
سلام عزیزم حتما شیر خودتو به کوچولوت بده چون واقعا بچه آرامش میگیره و خیلی هم ثواب داره و همیشه هم در دسترسه. اینایی که از قصد به بچشون شیر خودشونو نمیدن در حق بچه جفا کردن . اگر کمه تا میتونی انگور بخور رژیم انگور شیر مادر زیاد می کنه. نوشتی درد داری و ... اگه زیر سینت قرمز شده یا حتی تب هم کردی باید بری دکتر آنتی بیوتیک بخوری حتما چک کن ... من سر دخترم اینجوری شدم
عزیزم تعداد دفعات شیر دهی بیشتر کن شیرت زیاد میشه .در ضمن خرما بخور و چیزای مقوی دیگه تا شیرت مقوی بشه .
منم بچه اولم شیرخشک و شیر خودم دادم .
ولی بچه دومم فقط شیر خودمو خورد .مثل شما حس میکردم قطره ای میاد ولی پسرم وزن گیریش خوب بود .
خدایا مارا به غصه های معمولی مان برگردان...به قسط های عقب افتاده ،ترافیک های طولانی،خیابان های شلوغ، دغدغه های زیاد،هدف های سخت،خستگی های مفرط...به همان روزها که همدیگر را قضاوت میکردیم وبه قضاوت های هم توجهی نمی کردیم.به همان روزها که دنیا اینقدر آلوده نبود،که آلوده بود وحاد نبود ،که آلوده بود واز آلودگیش نمی مردیم...که دلواپس حال عزیزانمان بودیم نه جانشان !ما را برگردان به روزهایی که سلامتی اینقدر گریز پا نبود ،که میشد لابه لای همین مشکلات و دغدغه های ریز ودرشت،با خیالی آسوده فنجانی برداشت ،چایی ریخت ...کنار پنجره ای ایستادودر کمال اطمینان و آرامش نفسی عمیق کشید .که می شد کسی را به آغوش کشید وآرام شد .میشد دستان کسی را گرفت وبدون هراس تمام شهر را قدم زد وغصه ها و درد ها را فراموش کرد .دلمان لک زده برای یک آغوش، یک لبخند ،یک خیال تخت...دلمان لک زده برای یک زندگی آرام و معمولی ...خدایا در آغوشمان بگیر که خسته ایم ...خودت حال زمین را خوب کن