2777
2789
عنوان

خلوت کردن پسر بچه ها

2191 بازدید | 28 پست

پسر من 5 سال 3 ماهشه .چند وقتی هست که میره تو کوچه با سه تا پسر دیگه دوچرخه سواری .اونا دو سال ازش بزرگترن.یکی از این بچه ها خییلی بی تربیته و حرفهای زشت میزنه .که دیگه نذاشتم بره .حالا مسیله اینه که اینها چند بار رفتن ی جای خلوت و جای خصوصی هم را نگاه کردن.پسرم میگه اون که از همه بزرگتره گفته بریم اینکارو کنیم .من هر بار بشدت دعواش کردم.حالا نمیدونم واقعا چه برخوردی باهاش داشته باشم که ی وقت بعدها اینکارو تکرار نکنه.

ممنون میشم اگر روانشناس هستین یا تجربه مشابه داشتین راهنماییم کنید

فقط میدونم نباید دعواش میکردی ی نقطه کور و مبهم براش ساختی که همیشه وسوسه بشه بره سمتش

 مادر از مرگ نمیترسد...تنها نگرانی یک مادر این است که فرزندش را در دنیایی تنها بگذارد که هیچکس مانند او دوستش نخواهد داشت.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بهش بگید جاهای خصوصی زو کسی نباید نگاه کنه کار خوبی‌ کردی اومدی به من گفتی اونا بچه های خوبی نیستند و ببریدش شهر بازی جاهایی که از سرش بیفته این داستان همیشه حواستون باشه بهش و تشویق کنید به شما بیاد همه چیزو بگه 

دوسال بعداز ازدواجم باردار بودم قبل از همه اما همزمان 13 نفر بامن باردار بودند همه بچه اشونو دنیا آوردند اما بچه من زودرس سقط شد... الان همون آدمها نگاه تحقیر آمیز به من دارند اما من نگاهم به آسمان هست برام دعا کنید... ❤️ ❤️ ❤️ 

دعوا نباید بکنی بچه رو

باید بهش بفهمونی کار اون بچه‌ها اشتباهه، نمی‌دونم چه جوری، ولی خود بچه رو نباید دعوا و سرزنش کنی به هیچ وجه

برون شو ای غم از سینه، که لطف یار می‌آید / تو هم ای دل ز من گم شو، که آن دلدار می‌آید /// نگویم یار را شادی، که از شادی گذشتست او / مرا از فرط عشق او ز شادی عار می‌آید

من. ۴.۵ساله دارم بارها میگم ک کسی اجازه نداره ب جای خصوصی نگاه کنه دست بزنه هر کس اومد سمتت داد میزنی سرش بلند میگی برو گمشو....هرکس اجازه نداره بشوره تورو فقط من و بابا و مادر خودمو گفتم....بعدم اصلا نمتونم ولش کنم بره دوچرخه بالخره یا من یا پدرش پشت سرش هستیم..چطور تنها میفرستی

کاربری مهرناز۳۵ سابق...زمستان سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه ها شو سیر کنه، گوشت بدن خودشو میکند و میداد به جوجه هاش تا سیر شوندزمستان تمام شد و کلاغ مرد!اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند:آخی خوب شد مرد، راحت شدیم از این غذای تکراری!این است واقعیت این روزگار ما... 

باید با آرامش براش توضیح بدی که جاهایی که میره زیر مایو اسمش عضو خصوصیه و هیچ کسی جز پدر و مادر حق نداره ببینه و اگه کسی خواس ببینه ینی کارش اشتباهه جای خصوصی برای پسر بچه التش و برای دختر بچه سینه و الت اینا رو با همین الفاظ براش توضیح بده و اصلا دعوا نکن که ازت پنهون کاری میکنه

فقط میدونم نباید دعواش میکردی ی نقطه کور و مبهم براش ساختی که همیشه وسوسه بشه بره سمتش

من قبلا درمورد جاهای خصوصی بدنش گفته بودم .میدونه که کارش اشتباهه میگه خودمم نمیدونم چرا اینکارو کردم.اخه اگر کوچکتر بود با تغافل میشد از ذهنش برد قضیه را.

اما الان دیگه کم کم میره مهد و مدرسه و مستقل میشه همیشه پیش من نیست که حواسم بهش باشه 

اموزش جاهای خصوصی و اینها هم بی فایده بوده.

نمیدونم چکار کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792