قبلنم یه نفر تاپیک زده بود که شوهرش بچه دار نمیشه و رختخوابشو جدا کرده و از این حرفا.
استارتر من فکر میکنم اینجور مردا احساس ضعف میکنن از اینکه نمیتونن بچه دار بشن و غرورشون از بین رفته. به نظرم باید باهاش یه جوری برخورد کنی و این اطمینانو بهش بدی که با وجود همه این مشکلات بهترین همسر دنیاست برای شما و تا ابد میتونید بهش تکیه کنید.
مردا عاشق این هستن که از طرف زنشون مورد اطمینان قرار بگیرن. اگه یه مدت طوری رفتار کنی و حرف بزنی که برات تکیه گاه محکمیه و از این حرفا به نظرم می تونی غرور از دست رفتشو بهش برگردونی و کم کم مثل قبل به هم نزدیک بشید.
شوهر من فکر میکنه خدمت کردن همون محبت کردنه. یعنی اگر برام پول خرج میکنه یا منو میرسونه یا یخچال رو پر میکنه �گه این همه خدمت کردم اصلاً نمی فهمه که محبت‌کردن از خدمت کردن جداست
هر بار هم بهش میگم من خودم سر کارم و حقوق عالی نیازی به پول نداشتم که ازدواج کردم محبت مردانه میخواستم. اصلا محبت براش تعریف نشده فقط بلده مثل یک خدمتکار بدو بدو کنه
خیلی رفتیم مشاوره. ببین در کل به جز بی محلی کردن اخلاق بدی نداره. فقط بلد نیست محبت کنه.هر وقت هم براش توضیح میدم که تو باید بیای توی رختخواب و حداقل این که کنارم باشی نمیفهمه. یا اینکه بهش میگم طی روز باید با هم تماس چشمی داشته باشیم. ایا لازم هست که دستم رو بگیری. مرتب تکرار میکنه که تو اگر میخواستی محبت رو ببینیی می دیدی... این همه خدمتت می کنم...
مثلاً دیشب اومد قبض آمپولها رو گرفت بهم داد و رفت بیرون بهش گفتم ۳ تا آمپول جدید دارم وایسا شاید حالم بد شد. رفتم دیدم نشسته توی ماشین. بهش گفتم میموندی پیشم ۲ دقیقه شاید لازم بود دستمو بگیری. گفت تو نمیبینی همین که رسوندمت تا اینجا اینها همه خدمت بود... بعد هم کلی داد و فریاد کردیم و من کلی گریه کردم. هیچ وقت با شنیدن صدای گریه نمیاد آرومم کنه. من هم مجبورم پناه ببرم به دوستام و فضای مجازی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
