شوهرت باهات همکاری کرده من شاغل بودم شوهرم گفت نرو سر کار کار دولتی دوست ندارم صبح زود دخترم بیدار کنی ببری مهد تو بارون اون موقع مثل الان مد نبود فوری زنگ بزنی اسنپ یا آژانس بری سر کار گفت نرو بچه رو با پتو تو خواب می بری مهد خودش زودتر با سرویس ادارشون می رفت من ۴۰ دقیقه بعد اون می رفتم می گفت از گرسنگی بمیرم نمی زارم بچمو اینطوری مریض کنی
ولی کاش از اون دسته ادمهایی هم نباشیم که بدبختی دیگران را میبینم و فقط ازشون فیلم و عکس میگیریم
قطعا نه! ایشونم منظور بدی نداشتن و ب گفته خودشون چون از برادرشوهر بزرگتره و حرفشو قبول دارن گفتن شاید ازطلاق منصرف بشن ک کارشون درست بوده واقعا ممکن بود بتونن جلوی طلاقو بگیرن! و اینکه انسان نباید درمورد حداقل اطرافیانش خنثی باشه اصلا غیرانسانیه و بله البته باید استارتر ظرفیتشو میبرد بالاتر و تحمل حرفو داشته باشه
واقعا زجر و سختی کشیدم واسه ادامه تحصیلم
خب حتما هی پز شمارو بهش میدادن
ک اینم. این حرفو زده
من دوستم الان استاد دانشگاه البته ساعتی دو تا دختر داره تازه دکتراش گرفته اونم کارشناسی داشت ادامه داد میگه اصلا پول کرایه رو هم بهم نمی دن فقط میرم ببینم بعدا چطور میشه دوتا بچه داره اذیت هم میشن ولی خودش و شوهرش کاری ندارن من اگه بودم عذاب وجدان می گرفتم برا بچه هام
