منکه راستش الان به گذشته نگاه میکنم به قول شادمهر انگار سو تفاهمی بیش نبوده فقط یه نفر بود بانگاهمون باهم حرف میزدیم اما سر مسائلی نمیتونستیم حتی یه سلامم بهم بکنیم تا اینکه یه روز بی خبر رفت و من هیچ خبری ازش ندارم 😞نمیدونم اسم احساسم عشق بود یانه
همینکه هنوز یادته ینی عشق
اینترنتی
سال 85
ایشششش چقدر بچه بودم
۳۷ سالمه عاشق نشدم هیچ وقت
فقط رو همه اشخاصی که از دوربین تلویزیون رد میشدن کراش داشتم
همشووون
اره رسیدم بهش ، البته فکر که میکنم شوهرم واقعا اولین و آخرین عشقمه ، قبل اون یکی بود تو محله تو فکرش بودم ولی اصلا مورد مناسبی نبود
اولین وآخرین عشقم ۱۶ سالگیم شروع شد ۲۰ سالگیم تموم شد هر دو ناکام موندیم به خاطر اعتماد احمقانه من به دوستم😔
هست😊💕یارمه و میمونه
و خاطرش هم اینکه فامیل بودیم اما همو نمیشناخیم😛😂
عشق که نمیدونم
بیشتر حس میکنم وابسته بودم تو اون سن
بهش نرسیدم ولی حدودا دوسال عذاب کشیدم
4سال باهاش بودم اخییی الان یادش افتادم😊
شرایط الان من.... من دوسش دارم بی‌نهایت....اما فقط سلام و علیک اونم خیلی جدی و رسمی.... راه که میره انگار قلب من از جا درمیاد باهاش میره
سال 90 ... 7 مهر... ساعت 11 ... برای اولین بار دیدیم همو... باهم بودیم ولی انگار برای من نبود.. بهم قول داد ولی انگار میدونست ک نمیمونه.. آخرشم ازدواج کرد... منم افسرده شدم.. بعد من ازدواج کردم و اون فردای عروسیم نوبت دادگاه داشت واسه طلاق.. جیگرم حاااااااااااااال اومد
از بچگی عاشق هم بودیم.به هم نرسیدیم
اینترنتی ، اون زمان با یاهو مسنجر😁 دو سال هر شب با هم بودیم. بعدم تلفنی . خیلی خوب بود و خوش میگذشت . بعد از دو سال گفت عکس بده ببینمت . دارم جدی بهت فکر میکنم. عکس ندادم😕 رابطه رو هم‌قطع کردم اما حسابی سوختم😁 عاشقی رو هم بلد نبودیم اون زمان😆
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
