اره دم ی خونه ی خانمی داشت جارو میکرد بچم خیلی تشنه بود گفت یکم اب میاره برا بچم تو ظهربود مغازه هم نبود اونجا با بداخلاقی تمام گفت اب نداریم درو محکم بست چند جا دیگه همون اطراف ب هر کسی میگفتم میگفتن اب نداریم هواهم خیلی شرجی و گرم بچه هم مرتب داشت برا اب گریه میکرد
دعا کنید من ب خواسته دلم برسم خیلی محتاجم ب دعا دوستان