2777
2789
برو خانوم اگه تو خودت خوب باشی مادر شوهر بدبختت میزارت رو سر حلوا حلوات میکنه مشکل ماها اینه فقط عیب ...

همین تو خوب باش بزار تو رو بزارن روسرشون الهی دارم از خدا خاستم یه روزه روزگاری یه همچین چیزی گیر خانوادت گیر بچه ات بیاد تا بدونی همه مثله هم نیستن

ببین دختر عموی من با ۱۵ نفر طرفه الان تازه تازه پای همشونو قطع کرده محله سگم بهشون نمیده توهم محل ند ...

من ک تا حرف بزنم خودشو میزنه غشی ولی از خدا خاستم همین بلاهایی ک سره من اورد سره دخترش بیارن ببینم میتونه تحمل کنه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

از قدیم گفتن بلانصبت خرس از تو کوه آوردن اهلی کردن من منظورم فقط این خانوم نیستن همه ما فقط عیب طرف ...




آره دیگه ... اینم حرفیه ... درسته...

یه طرفه نمیشه به قاضی رفت ...


بعضی وقتا دو طرف مشکل دارن🤕🤕

بالاخره هرکس عیب طرف مقابلو میبینه فقط


بعضی وقتام یه طرف قضیه می‌لنگه

هرچقدرم خوبی کنی خوبی نمیبینی ...👌👌


دوری و دوستی ... آدم سنگین رنگین بیاد و بره

من سالی یکی دوبار میبینمشون و راضیم 👌👌


باز اسی جریانش فرق داره تو یه حیاطن حتما توکل

زندگیش دخالت میکنن ... واقعا سخته براش  ...




آره دیگه ... اینم حرفیه ... درسته... یه طرفه نمیشه به قاضی رفت ... بعضی وقتا دو طرف مشکل دارن🤕 ...

ببین بزار یه چیو سربسته بگم مادرشوهر من بچه اولش شوهرمنه انقد پیر نیست رفت از پدرشوهر پیر90سالش ارثشو گرفت درحالی ک مرد زنده باشه نمیشه ارث گرفت پدرشوهرم گفت یکم غذاببند برای پدرم ببرم گفت من این غذارومیریزم جلو حیوونا ولی ب پدرت نمیدم خودت تصور کن ک دیگ این چ ادمیه

همین تو خوب باش بزار تو رو بزارن روسرشون الهی دارم از خدا خاستم یه روزه روزگاری یه همچین چیزی گیر خا ...

گلم هیچ وقت نفرین نکن کار زشتیه ،اگه نظرت هم مخالفه مخالفتت رو اعلام کن با آرامش 

روزی در پستوی اتاق پدر بزرگم،ورقی فرسوده یافتم به خط پدر بزرگم،کوچک بودم،به سختی نوشته را خواندم.اما هیچ معنایی فهم نکردم،مگر روزی که زخم جهل را در جان خویش دانستم.پدر بزرگم نوشته بود:تا زمانی که باغ وجود خود را مأوای درازگوشان کردی،پرنده ی جانت،شعور هیچ پروازی را،فهم نخواهد کرد.
گلم هیچ وقت نفرین نکن کار زشتیه ،اگه نظرت هم مخالفه مخالفتت رو اعلام کن با آرامش 

ن عزیز نفرین نیست حالا بشینه فکر کنه این دعا بود یا نفرین چون این خانوم ندیده میگ من مقصرم اشکال نداره من مقصر بزار همچین چیزی گیرش بیاد ببینم میتونه درستش کنه یا ن میتونه تحمل کنه یا ن

ن عزیز نفرین نیست حالا بشینه فکر کنه این دعا بود یا نفرین چون این خانوم ندیده میگ من مقصرم اشکال ندا ...

ببین یه راه کار عالی هست که توی همه ی روابط جواب میده،بهتره از دیگران هیچ توقعی نداشته باشی و فکر کنی هر کی هر جور هست بیشتر از اون بلد نبوده که باشه و ازش به دل نگیری و خودت همیشه با لبخند و آرامش باهاشون برخورد کن،انشالله مشکلاتت حل میشه


روزی در پستوی اتاق پدر بزرگم،ورقی فرسوده یافتم به خط پدر بزرگم،کوچک بودم،به سختی نوشته را خواندم.اما هیچ معنایی فهم نکردم،مگر روزی که زخم جهل را در جان خویش دانستم.پدر بزرگم نوشته بود:تا زمانی که باغ وجود خود را مأوای درازگوشان کردی،پرنده ی جانت،شعور هیچ پروازی را،فهم نخواهد کرد.
همین تو خوب باش بزار تو رو بزارن روسرشون الهی دارم از خدا خاستم یه روزه روزگاری یه همچین چیزی گیر خا ...

نه عزیزم منو نمی زارن رو سر حلوا حلوا کنن ولی ایقد خودمو کوچیک نمی بینم که بخوام غیبت کنم بگم چطور ن  خوبی کردن جواب خوبیشون میدم بدی کردن اصلا محل نمیدم هر انسان هم خوبی داره هم بدی پس نمیگم من فقط خوبی میکنم اونام همیشه بد بیا رفتار خودت همسرت بسنج ببین مشکل کجاست نه عنوان بزار مادر شوهرم ناز و...میکنه خودتون مادر دارین زن داداشت چنین  عنوانی برا مادرت بکار ببره ناراحت نمی شی 

ببین بزار یه چیو سربسته بگم مادرشوهر من بچه اولش شوهرمنه انقد پیر نیست رفت از پدرشوهر پیر90سالش ارثش ...

درست اون رفتارش بده آدما بدو باید با خوبی سوزاند اگه شما هم مثل ایشون رفتار کنی پس هیچ فرقی بین شما نیست الان بنظر می رسه هردو عین هم هستین یکی باید خوب باشه یکی بد حالا همه بد باشیم که خدا بداد برسه

گلم هیچ وقت نفرین نکن کار زشتیه ،اگه نظرت هم مخالفه مخالفتت رو اعلام کن با آرامش 

مهم نیست من الان داداش ندارم که بگم زن داداشم بع مادرم اینو بگه من حقیقتا مادر هرچه بد باشه مادره حالا مادر خودت مادر شوهرت هرمادری باید حتی شکایتت با احترام باشه واقعا ناراحت شدم هرکس هرجور با مادرا بی حرمتی میکنه تو به مادر شوهرت زن داداشت به مادر شوهرش متاسفم   

نه عزیزم منو نمی زارن رو سر حلوا حلوا کنن ولی ایقد خودمو کوچیک نمی بینم که بخوام غیبت کنم بگم چطور ن ...

نظر شخصی من اینه اگ ادم هرچی لیاقتش باشه عیب نداره بزار سرش بیاد چون حقه ادمه مادر من اگ اشتباهی کنه بهش میگم اشتباهت اینه و دیگ تکرار نمیکنه وقتی مامان من داره میاد خونه من مامانه منو توکوچه میبینه درو ب روش میبنده میاد توخونه من با وضع خونریزیم این همه پله برم پایین در بازکنم برای مامانم این مادرشوهر کجای کارش احترام گزاشتن داره منی ک 20سالمه اون 50سالشه اون ک ب گفته خودش عقلش میرسه من دربرابر اون یه نادونم اون اینکارارو میکنه ازمن چ انتظاریه وقتی ک خوبی میکنم جو میگیرتش میشینه پشت سر میگ هیچی حالیش نیست من دیگ چکارکنم چقد غرورمو خورد کنم

ببین یه راه کار عالی هست که توی همه ی روابط جواب میده،بهتره از دیگران هیچ توقعی نداشته باشی و فکر کن ...

خب عزیزم من دنبال اینم مشکلم حل شه عنوانمم گفتم بی دلیل!!!بی دلیل هم کاراش بی دلیله بخدا صدبار گفتم دختر شوهرکنه بره اختیارش دسته شوهره ایا بزاره بیاد یا نیاد ولی عروسه برای ادم میمونه عروس زودتر ب دادت میرسه متاسفانه مشکل بزرگ من اینجاست ک محبت حالیش نیست 

نظر شخصی من اینه اگ ادم هرچی لیاقتش باشه عیب نداره بزار سرش بیاد چون حقه ادمه مادر من اگ اشتباهی کنه ...

ایقد حرص نخور واسه بچه خوب نیست اگه شوهرت تذکر بده که دشمنت نیست زن منه زنم یعنی زندگی شاید درست بشه من شمارا مقصر نمیدونم فقط رو کلمه مادر حساسم والا من ی بار یعنی مادر شوهرم از عشقی که به بجه من داره به شوهرم گفت ی چیزی بهش بگو بچه رو کتک زدبهش گفت مادر من بچشه چکار داری دیگه هیچ وقت دخالت نکرد شما سنی نداری بارداری حساس شوهرت نباید اجازه بی احترامی بده بعد ببخشید هفت سال ساختین الان بیست سالتونه یعنی ۱۳ سالگی ازدواج کردی 

ایقد حرص نخور واسه بچه خوب نیست اگه شوهرت تذکر بده که دشمنت نیست زن منه زنم یعنی زندگی شاید درست بشه ...

من بله زمانی ک عقد کردم 13سالم بود خدابالاسرشاهده میگفتم این مادرشوهره نمونس بعد یکسال فهمیدم ای دل غافل چ اشتباهی میکردم بخاطر دخالتای بیجای مادرش ما خاستیم جداشیم انقد دعوا و اختلاف داشتیم ولی بعد سه سال با کلی دعوا عروسیو گرفتن بهم گیرمیداد تو میری خرید من توخونمم من نمیبینمم چی میخری و چرا توخونه تاپ شلوارک میپوشی و ازاین حرفا عذابایی ک اینا بهم دادن فلک نکشیده تااصلاح صورت خودش دختراش رنگ موهاش بخدا همرو انجام میدادم ب پسر کوچیکش درس یاد میدادم بهش میگفتم من محبت پدر ندیدم 7سالم ک بود پدرم مرد من ب غیر از محبت چیزی نمیخام ولی همه چی برعکس انجام دادن دیروز اومدن با بیل میکوبونن ب دیوار کله دیوارای خونه لرزید نمیگ خب با بدختی این بچه رو تا 4ماه نگه داشته من اینکارو میکنم این میترسه بچش نیوفته یوقت دکتر بهم گفته بود جفتت پایین رحمت ضعیفه استراحت کن خوب شی گفت اره بدنت خیلی بازه دیگ خب من ب این چی بگم شوهرمم یه چی بگه میخاد صدتا بشنوه بخام ازکارای اینا بگم سنگ میترکه دستشویی تو حیاط حتی دسشوییمو نگه میدارم تا شوهرم از سرکار بیاد برم وقتی منو تو حیاط میبینن رفتارای بد میکنن چی بگم خدام انگار منو نمیبینه محبت باید دو طرفه باشه

من بله زمانی ک عقد کردم 13سالم بود خدابالاسرشاهده میگفتم این مادرشوهره نمونس بعد یکسال فهمیدم ای دل ...

چرا ایقد روز اخه ۱۳ سال کمه عزیزم من قصد ناراحت کردنت نداشتم بمیرم الهی بی پدر بزرگ شدی یعنی ای وای بخدا همیشه میگم اینا که پدر یا مادر ندارن بیشتر از بقیه نیاز به محبت دارن اخه خیلی حساسن بخدا گریم گرفت بغض اومد تو گلوم گیر کرده خدا بزرگه عروس اولی اذیت میکنن عروس بعدی تلافی میکنه ایقد اذیتشون میکنه که نگو خدا جای حق نشسته مواظب خودت بچت باش خدا بزرگه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792