ببین همسر منم یه مدت اینجوری بود میگفتم میرم کجا بعد میدیدی با دوستاشه بعد مامانم کلی حرف زد گفت چون تو وقتی میاد خونه برای اینکه با دوستاش بوده غر میزنی یا بهش کم محلی میکنی برای همین قایم میکنه
چون ن میخواد از تو بگذره ن میتونه دوستاشو ول کنه بهت دروغ میگه
یکی دوبار کم حوصله بود خودم گفتم بره بیرون با دوستش وقتی اومد بهش محبت کردم الان خودش نمیره میگه خونه راحت ترم.الان ب دوستش میگم علی رم بردار برین مسافرت هواتون عوض شه میگه جای من مظر نه لطفا من بدون تو نمیرم درحالی ک قبلا میرفت بعد زنگ میزدم بهش تاااازه میفهمیدم رفته از ترس اینکه مخالفت کنم من یا قهر کنم به من نگفته