سلام دوستان عزیز،یه مدته که شوهرم هیکل منو با هنرپیشه ها مقایسه میکنه و ایراد می گرفت منم اعصابم خورد شد گفتم خودت سراپا عیبی آقای اعتماد به سقف! بعدشم مشکلشو که ....زودرس هست بهش گفتم البته خیلی آروم و منطقی. امروز تو کشو لباساش اسپری تاخیری دیدم به نظرتون چکارکنم؟بهش بگم یا سکوت کنم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
از وقتی دلمون خواست یه فرشته خدایی به دلمون بیاره.هرروز هر ثانیه رو لحظه ب لحظه انتظار کشیدم ماه اول ماه دوم ماه سوم ماه چهارم .....یه روز عقب مینداختم ذوق مرگ یه هفته قبل پریودی استرس روز شماری میکردم اما الان ریلکس ........به مرحله ای رسیدم که فقط ریلکسم خودمم همیشه میگفتم مگه میشه کسی ریلکس باشه.دقیقا 16روزه عقب انداختم بی بی چک منفی با چه ذوقی گفتم شاید بی بی منفیه برم ازمایش ... ازمایش دادم منفیه برام مهم نیست به این حرف رسیدم که خدا میگه من به موقعه نی نی تو دلت میزارم پس اگر پریود شدی گریه نکن یا اگر عقب انداختی خوشحال نباش تا من نخوام نمیشه
من مادر نميشوم تا فرزندم را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم