هشت ساله ازدواج کردم
یه پسر سه ساله دارم
پدرو مادرم فوت کردن
با شوهرم خیلی مشکل دارم
بددهنه، دست بزن داره، بداخلاقه، خسیسه
ولی وضع مالیش خوبه، از نظر زندگی تو رفاهیم، پدر خوبیه
ولی من دیگه تحملم تموم شده
امروز تو دعوا زد چند تا وسیله برقیا که مال جهازم بودو شکوند
عادمی هم نیست که به جاش بخره
الان ده روزه قهریم
خانواده اش هر هفته پنج شنبه جمعه خونه مان
سر اینکه این هفته کفتم مریضم بگو نیان اینجوری قاطی کرده
جایی رو ندارم برم
ولی یه مقدار طلا دارم میتونم بفروشم یه جایی رو برا خودم بگیرم
ولی از تنها موندن با یه بچه کوچیک تو این جامعه هم میترسم
انگار طلسم شدم هیچ تصمیمی نمیتونم بگیرم
میشه بیاین یکم بهم کمک فکری بدین