ی خانومی اینجا تعریف میکرد ک خواستگاری دختر داییش بوده دایی راضی نبوده ک اونا بیان بخاطر همین پتو و بالشت میاره میخوابه وسط حال همه استرس ک این بلند نمیشه
بعد دختر از پنجره پایینو نگاه میکنه
میبینه ک خانواده دوماد وارد ساختمون شدن
میاد میگ دایی پاشو همه التماس خواهش ک پاشو
دختره اخر خودش دست بکار میشه پتو داییش رو میکشه محککککممممم همانا کشیدن پتو همانا گوزیدن اون
بلاخرا داییش بلند میشه
بعد ی خانمی تو نی نی سایت بهش گفته بود دختر داییت باید ازت تشکر کنه چون بخاطر گوز تو این وصلت جور شد