سلام تو رو خدا بگین من چکار کنم از دست شوهرم
حدود ۲ ساله که واذد زندگی هم شدیم(عقد و عروسی).اوایل که چیزی بم نمیگفت میگفتم حتما چون تازه عقد کردیم لزومی نمیبینه بعد که عروسی کردیم دوباره گفتم حتما دلش نمیخاد چبزی بدونم ولی دیگه خسته شدم.نه میدونم کجا میره کجا میاد با کی میره و با کی میاد حقوقش چنده اصلا هیچ چیز نمیدونم.
بعضی وقتا مادرش و خواهراش یه چیزا میگن که من اصلا نمیدونم تعجب میکنم میگن چطور شوهرت بت نگفته خودش اومده به ما گفته فلان قضیه رو
تا بهش اعتراض میکنم جنگ و دعوا راه میندازه
بخدا خسته شدم بگین چکار کنم باهاش