2777
2789

دوستان من با همسرم سر ي مسئله اي بحثمون شد و خانواده همسرم كلا طرف من بودن و پسرشونو سرزنش كردن و همسرم قول داد شرايطو درست كنه  ولي چند روز بعدبا  همسرم ي مقدار بحثمون شد رفت خونه مادرش پيام داد ميخوام تنها با و من زنگ زدم فهميدم اونجاست و گفتم ميشه بگيد بياد خونه, مادرش  يهو رنگ عوض كرد با لحنه بدي داد زد نميييخوااااد  بياد منم گفتم جرات داره نياد گفت مثلااااااا ميخواي چيكار كني ؟؟گفتم طلاق ميگيرم گفت خوب برو بگير  چرا نميري طلاق بگيري ، منم زدم زير گريه گفتم من ميرم ولي  اه من بمونه براتون ( مادرش ميدونست تازه بچم سقط شده و چند روز بعدش داغدار يكي از عزيزام بودم يعني شرايط روحيم خيلي بد بود) بعدش من زنگ زدم همسرم جيغ و داد كه ببين باعث شدي چجوري باهام حرف بزنن اونم فوري اومد خونه كلي منت كشي و اشتي كرديم فرداشم ي پيام دادم به مادرش گفتم اگر چيزي گفتم كه رنجيديد ( با اينكه نگفته بودم ) ببخشيد و حلال كنيد من عذر ميخوام ناراحت بودم مثل خانواده ي خودميد اونم فقط  ي استيكر بوس فرستاد ي ماه بعدش فهميدم باردارم و ماه سوم كه همسرم سر ي سري مسائل خانوادگي باهاشون سر سنگين بود تو پيجش گذاشت كه داره پدر ميشه و فقط مادر همسرم زنگ  با كلي خوشحال تبريك گفت منم مودبانه تشكر كردم   ديگه تا الان كه تو ماه هشتم هستم حتي ي پيام ندادن هيچكدومشون نه به من نه همسرم به نظرتون نيني به دنيا اومد خواستن بيان چيجوري حرصمو خالي كنم خيلي لجم گرفته ازشون وااااقعا حلالشون نميكنم خيلي بلا سرم اوردن و هميشه با خانومي برخورد كردم و اينا بيشتر متوقع شدن  تازه اين نوه اولشونه ولي انگار نه انگار ، سوال بعدي 

خالم پيشم بود و كلي ذوق كرد ديد باردارم و دختر ي خاله ديگم بهش زنگ زد فهميد پيشه منه و گفت بهش تبريك بگيد خالم گفت بيا گوشيو بدم خودت بگو گفت نه خودم بعدا به خودش زنگ ميزنم 

تو اينستا هم مداااام عكس بچه هاشو ميداره و من هميشه تبريك ميگم و كامنت ميدارم ولي ديگه اصلا زنگ نزد منم ي پست گذاشتم كه دارم مادر ميشم و كامنتمو به دلايلي بستم اومد و فقط لايك كرد حتي تو دايركت ي تبريك نفرستاد نه اون نه بقيه فاميل 

منم برام مهم نبود تا اينكه پدر همسرش چند روز پيش فوت شد بعد همون خالم زنگ زده كه زنگ بزن تسليت بگو فلاني پدر شوهرش فوت كرده منم گفتم بهش تسليت بگين خودم بعدا بهش زنگ ميزنم دقيقا مثل خودش 😁 ولي نزدم ، كاره بدي كردم !؟ عذاب وجدان دارم زنگ بزنم ؟ اخه اون اصلا به روي خوش نياورد ي تبريك بهم بگه با اينكه شهرستانه و اومده بود اينجا من ي مهموني مفصل دادم و دعوتش كردم و تحويلش گرفتم ، 

عزیزم من جای تو نیستم که بگم چه کار کنی بهتره،

اما روش خودم تو زندگی اینه که کار درستو انجام بدم و کاری به عکس العمل دیگران نداشته باشم.

رفتار اونا به عهده خودشونه و به خودشون مربوطه...رفتار منم به عهده خودم و به خودم مربوطه.

اینجوری همیشه آرامش داری چون دیگه منتظر نیستی دیکران در برابرت اون واکنش مورد نظرتو انجام بدن.

وَمَا أَرْس‍َلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهًٔ لَّلْعَالَمِینَ / ما تورا جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من نمیدونم قبلاً بین شما و مادرشوهرتون چی گذشته 

اما طبق تاپیکتون میگم 

به نظرم شوهرتون یه ذره لوس تشریف داره .قرار نیست تا تقی به توقی بخوره همه بفهمن!

ببا مادرشوهرت بد صحبت کردی .می‌تونستی سکوت کنی چون بزرگ تر بود

ولی برای دخترخالتون .همون‌جوری ک رفتار کرد رفتار کن .واقعا مهم نیست که بهش فکر کنی

عزیزم سعی کن سرت تو زندگیه خودت باشه و اینقدر به بد و خوبه بقیه فکر نکن ... واقعا چیزای باارزش زیادی هست که میتونی سرتو گرمش کنی.... مادر شوهرم هدیه ای که کادوی دنیا اومدن پسرم خرید قیمتش نصف هدیه بچه خواهر شوهرم بود همشم تو بارداری میگفت کاش بچتون قشنگ بشه مثل بچه فلانی بشه ولی اخه تو که شبیه مامان اون بچه نیستی ...اونا خوشگلن ماماناشون ... کاش مثل پسرم بشه ...، خلاصه مادرشوهرم خیلی دلمو سوزوند ولی من همیشه همه کاری کردم همه جوره هم احترام گذاشتم...ولی نه منت میزارم نه فکرمو درگیرش میکنم ... نه من نه پسرم نیازی به محبت کسی نداریم ... پسره من همه پناهش خداونده عالمه ... و همین محبت و هر هدیه ای بگیره ازش براش اندازه کل عمرش کافیه 

میگن : کار خوبه خدا بسازه سلطان محمود خر کیه ...🤲

مهم اینه که شوهرت پشتت هست 

یادت باشه این اتفاقی که گذشت یه زنگ هشداری برای تو بود بدون هیچوقت دعوا رو تا جای نرسون که شوهرت خونه ننش بره وگرنه برای تو گرون تموم میشه دیگه نزار این اتفاق بیوفته

با دختر خالت درست برخورد کردی البته بهش زنگ میزدی بزرگی خودتو میرسوندی ولی حقش بود

چنین مادرشوهری که داری همون بهتر بهت سر نزنه  ... سر بی درد رو دستمال نمیبندن

والا ما هر روز توی دهن مادرشوهرمون هستیم چه گلی به سرمون زدیم

اینم بگم من خودم برای مادرشوهرم فدا میکنم از اونور جواب هم خوبی میبینم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز