من ۱۷سالم بود که همسرم الان عقد کردیم دم مدرسه منو،دید ولی به خودم چیزی نگفت ابجیش که تو مدرسمون بود گفت،داداشم خوشش اومده ازت منم میدیمش دم مدرسه ولی اهمیت نمیدادم کم کم جدی شد و اومدن خاستگاری دستش خالی بود دفعه اول اومدن تو خاستگاری بابام تحقیرش کرد بعد اینکه رفتن به من گفت خاک تو سرت دفعه دوم دست به سرشون کرد دفعه سوم و چهارم و پنجمم پیچوندتشون چقدر جلوی خواهر برادرام کوچیکم میکردو بهم میگفت خنگم و هیچی نمیفهمم ولی من دوسش داشتم و چقدر جلوی من به همسرم فحش میداد و کاری نمیتونستم بکنم فقط گریه میکردم جلسه ششم همه فامیلامونم اومدن بابام برام یه شیرینی خورون نگرفت و بعد اینکه سیقه رو خوندن و رفتن منو جلوی عمو هام و عنه هام سکه یه پولم کرد و جلوی اونا گفت خودشو بدبخت کرد بهترین روزای زندگیم گریه کردم دستش خالی بود ولی هرجور شده بود با قرض و اضافه کاری بهترین چیزارو برام گرفت سرویس طلا گرفت دستبند گوشواره ولی بایام همش تحقیرش کرد جشن عقدم وقتی تموم شد از ترس اینکه بابام دعوام نکنه ارایش صورتمو تو تالار پاک کردم و موهامو باز کردم و چادر مشکی سرم کردم اومدم خونه نه عکسی دارم از،عقدم نه چیزی و شبش اومد خونه گفت پسره دهاتیه یبار حتی به اسم صداش نزد و همیشه میگفت پسره شب عقدمم زیر پتوام گریه کردم که چرا اینجوری باید بشه وقتی اون برام کم نزاشته و بابام اینقدر تحقیرش میکنه و بهش میگه دهاتی اسم شوهرم ابوالفضل ۲۳سالشه سنش کمه ولی خیلی چیزا میفهمه و میدونه یبار من مریض شدم و ابوالفضل فقط به خواهزم پیام داد نرگس خانوم چه اب میوه ای دوسداره ؟بابام فهمید زنگ زد بهش هرچی از دهنش دراومد بهش گفت و من فقط نگا میکردمو گریه میکردم با حال بدم و ابوالفضلم،فقط معڋرتخواهی میکرد،عقد کردیم،بخاطر اینکه ماشین نداره نمیزاره بیشتر از ۲ساعت باهم بیرون باشیم خیلی از موهام سفید شد سر اڋیت های بایام مارو خیلی اڋیت کرد ولی وقتی واسه خواهرم خواستگار اومد دفعه اول قبول کرد پس وند اسم پسره همیشه اقا میگه و بهترین جشن عقد و گرفت هروقت بخان میرن و هروقت بخان میان و من از این موضوع دارم اتیش میگیرم با،این کاراش توی فامیلمون نه کسی به ابوالفضل ارزش قاِله نه من ولی همه به شوهر خواهرم احترام میزارن جایی میریم کسی نه با من حرف میزنه نه با ابوالفضل حتی هیچکس پاگشامون نکرد ولی خواهرمو کردن من هیچوقت این کارای بابامو فراموش نمیکنم بهترین روزای زندگیم خراب کرد
ببخشید طولانی شد خیلی دلم پره زندگیم خیلی داره سخت میگزره