شوهرم با داداش بزرگم سر تقریبا هیچی مشکل داره و ازش بدش میاد من 6 ساله اجازه ندادم داداشم بفهمه سالی یه بار خونه مون میاد من شهر خودمون نیستم الان قراره دوباره بیاد دو روز بمونه با زن و بچه اش شوهرم امروز فهمید دعوامون شد شدید بعد منم گفتم باشه میگم نیایید شوهرم دوست نداره ولی خانواده توهم دیگه حق ندارند بیان من هر سال سر این موضوع باید دعوامون بشه دیگه خسته شدم من غیر این داداشم و خواهرم کس دیگه ای ندارم بقیه داداشام خارجن مامان بابامم فوت شدن واقعا من حق ندارم چون اون بدش میاد رفت امد داشته باشم
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
کار خوبی کردی!! اما نذار داداشت بفهمه ، بهش زنگ بزن بگو شوهرم احتمال به کرونا داره گفتن احتمال ناقل بودنش بالاس ، نیاین بهتره یا یک دلیل دیگه اما نکو به خاطر همسرته و یک هفته هم با همسرت سر سنگین باش به نظرم
وقتی همیشه کوتاه بیای همین میشه. لطف مکرر میشه حق مسلّم. نمیگم خونه رو میدون جنگ کن ولی فداکاری و گذشت بیش از حد باعث میشه آدم از خواسته هاش دست بکشه و کم کم ببینه از چیزی که بوده چقدر فاصله پیدا کرده و همین میشه نارضایتی از زندگی
چرا اینجوری بگی؟ این باعث میشه دیگه داداشتو کم کم از دست بدی.من اصلا موافق نیستم.شوهرت حساسه خودتم با گوش دادن به خواسته ش حساس ترش کردی نسبت به داداشت. اونم دیگه کوتاه نخواهد اومد
چرا اینجوری بگی؟ این باعث میشه دیگه داداشتو کم کم از دست بدی.من اصلا موافق نیستم.شوهرت حساسه خودتم ب ...
شوهر من شکاکه شدید منطق اینام حالیش نیست تا الان هر کاری کردم ولی خوشش نمیاد که نمیاد حتی یه چیزایی میچسپونه بهش که اصلا وجود نداره و خودشم باورش میشه از منم میخواد و انتظار داره باهاش بد باشمو پشتش حرف بزنم و فحش بدم