از یک رابطه سه ساله اومدم بیرون.انواع و اقسام اذیت هارو تجربه کردم تو این چندسال.چشم چرونی خیانت دعوا جلوی بقیه بد دهنی بی اهمیت شدنم موقع قهر و دعوا و خیلی چیزای دیگه که الان یادم نمیاد.این اقا خیلی منو ازار داد هیچوقت بابت کار اشتباهش ازم معذرت نخواست و سعی نکرد چیزیو از دلم دراره.و جالب تر اینکه همیشه منو مقصر جلوه میداد و بم عذاب وژدان میداد طوری که همیشه من عذرخواهی میکردم و از دلش در میوردم همیشه ادعا میکرد که عاشقمه و بدون من نمیتونه زندگی کنه.تا دعوای اخرمون که دیگه من چون خیلی فشار روم بود خودمو ریختم بیرون و همه چیو گفتم و بعد هم قهر کردم به این امید که اینبار اون میاد سراغم و سعی میکنه رفتاراشو بهتر کنه و کمتر اذیتم کنه.ولی انگار نه انگار روزها گذشت و اون هیچکاری نکرد تا اینکه من دوباره دلم طاقت نیورد و کلی پیام بش دادم و اون تنها حرفش این بود که ما همو اذیت میکنیم خدافظ .واقعا به هم ریختم و حالم خوب نیست دلم نمیخواد دیگه بش پیام بدم باید چیکار کنم که فراموش ش کنم گاهی دلم خالی میشه و ساعت ها گریه میکنم .
چیزایی که یه دکتر روانشناس بم گفته بود تمام عکسارو پاک کن شمارشم پاک کن طوری که بخوای پیام بدی اصلا نتونی شماره ای پیدا کنی اگه کادو چیزی داری دور بنداز یا بده کسی برات نگه داری کنه تا یادش نیوفتی۳۰ روز بگذره عادت میکنی تا ۳۰ روز حتی اگه خودتو زدیم دنبال شمارش نباش که پیام بدی
کتاب بخون خودت رو مشغول کن و یک حرفشان هم این بود که برای آرامش روح خودت یک ساعت قبل از اذان مغرب و یک ساعت قبل از طلوع خورشید میتونی رو به قبله بخوابی بهت آرامش میده
هیچ کاری نکن به خودت زمان بده فقط زمان داروی خیلی چیزاست تواین دنیا بذار اینم بگذره&nb ...
خداروشکر.میدونم بی حکمت نیست هیچ کدوم این اتفاقات و سختی ها ولی بازم سخته چون این ادم خوب بلد بود منو وابسته کنه واقعا احساس میکنم از لحاظ روحی مریض شدم