2777
2789

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

یکی از دوستای خانوادگی‌مون دخترشون از خونه فرار کرد الان بعد از ۴۰سال هیچ خبری از ندارن حتی نمیدونن مردست یا زنده 

بنظرم خیلی سخته ندونی پاره تنت کجاست چه بلای سرش اومده 😞

از همه چیز که بگذریم 😊‌همین زندگی میماند و یک لیوان چای☕️واسه دوباره مامان شدنم دعام کنید سه تا سقط داشتم خیلی دوست دارم اگه خدا خواست ی دختر بده بهم درست شبیه پسرم 👩‍👧‍👦🥺😔

شوهر خالم بخاطر وضعیت مامانم کلی بهش سرکوفت زد و به یه زن بی پناه گفت اونجایی که الان نشستی کرایش فلان قدره در حالی که مامانم خونه پدر خدا بیامرزش نشسته الان دختر خودش تو اوج جوونی راهی دادگاه شده و سرنوشتش عین مامانم شد

ﯾﻪ همکلاسی داشتیم اﺳﻤﺶ ﺑﺎﻗﺮ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﻮد استاد همیشه اول ﻓﺎمیلو می گفت ﺑﻌﺪ اسمو.وﻗﺘﯽ اوﻟﯿﻦ بار ﺻﺪاش ﮐﺮد ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎﻗﺮ ﺑﯿﺎد!!! با ﺣﺮﮐﺖ زﯾﮕﺰاﮐﯽ رفت ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ!! استاد گفت:چته؟ﭘﺴر :ﺧﻮدﺗﻮن ﮔﻔﺘﯿﻦ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎ.. ﻗﺮ ﺑﯿﺎد!! ﻫﯿﭽﯽ دﯾﮕﻪ! ﮐﻞ ﮐﻼس ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ! 😂😂😂😂این تنها جوکی بود که خیلی باهاش خندیدم گفتم شمام در جریان باشین😐😂

پدرش خعلی پولدار بود ولی تهمت زدن و وضع مالیشون خراب شد بعد یک خواهرش سر زایمان رف اینام وقتی داشتن نون میپختن یک در ویشی میاد و خبر مرگ خواهرشو میده مادر بزرگم میگه مادرم سر تنور بود همون جا بی هوش شد یک خواهر دگه اش هم بچش به دنیا اومده بعد خود خواهرش فوت میکنه مادر بزرگم تعریف میکنه که مادرم بچه رو رو پاش گزاشته بوده که بخابه بچه ام گریه می کرده مادر منم گریه می کرده به خاطر از دست دادن دخترش

یکی از اقواممون که عید تو ترکیه دامادشون تیکه تیکشون کرده ریخته تو فریزر و سه ماه دو تا دخترش و تو خونه دست و پا بسته نگه داشته که یوقت زنگ نزنن به کسی بگن که این پدر و مادرمون و کشته ریخته تو فریزر

و بلاخره رفته خودش و معرفی کرده

ما هنوز شوکه هستیم

این کاربری دست ۵۰۰نفره،اگر اینجا احیانا خالی بستم بعدش سوتی دادم و گندش درومد،مطمعن باش،من نبودم و اون ۴۹۹نفر دیگه هستن😂

صبح که بلند میشه میبینه بچه نفسش دگه بالا نمیاد یا اون خواهرش که سر زایمان رفتش میگه پسرش خونه ما بود تا چند سال بعد شوهر خواهرم انگار بابای بچه تو یک روستای دگه بودن پیغام دادن بچه رو بیارین میگه من و خواهر بزرگم بچه رو سوار الاغ کردیم بردیم میگه تو راه الاغ افتاد زمین بچه ام خورد زمین میگه سه تایی مون شروع کردیم به گریه 

پسر خاله شوهرم لیسانس جغرافیا بود خانمشم کارمند شرکت خصوصی هر روز دعوا داشتن با دو بچه در استانه جدایی مادر شوهرمم هی غصه شو می خورد تو این گیرودار تعدیل نیرو شد و اخراج زنش درخواست طلاق داد تو این گیرودار یکی از همکلاسیهای دبیرستانشو می بینه که میگه فلانی من داشتم میرفتم سر کار که مهاجرتم درست شد دارم میرم امریکا یکاری می کنم تو بری جای من خلاصه شماره ردوبدل کردن اینم گفت فکر کردم همین جوری گفته برای دلخوشیم. یک هفته دیگه زنگ میزنه که بیا یکماهم دمره اموزشی داشتن و کلا س زبانم باید میرفت. رفت تو یه شرکت چند ملیتی در عرض ده سال سه تا خونه و یه مغازه خرید دیگه هر قاره ای بگی رفته همشم در حال ماموریت خارجی حقوقم به یورو ازاونجا هم کانال زده و با شرکتهای دیگه وارد رابطه شد ه اصلا توپ نمی ترکونه اینه قبل از کرونا هم برای همیشه رفت اتریش با زن و بچه اصلارهمای سعادت که میگن واقعا همینه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز