این متن برنده جایزه ادبی کوتاه آلمان شد😍
مردی درحال مرگ بود
وقتی كه متوجه مرگش شدخدا را باجعبه ای در دست دید
*خدا* :
وقت رفتنه
*مرد* :
به این زودی؟من نقشه های زیادی داشتم
*خدا* :
متاسفم ولی وقت رفتنه
*مرد* :
در جعبه ات چي دارید؟
*خدا* :
متعلقات تو را
*مرد* :
متعلقات من ؟یعنی همه چیزهای من ؛لباسهام
پولهایم و ـ ـ ـ
*خدا* :
آنها ديگرمال تونیستند
آنها متعلق به زمین هستند
*مرد* :
خاطراتم چی ؟
*خدا* :
آنها متعلق به زمان هستند
*مرد* :
خانواده ودوستانم ؟
*خدا* :
نه ،آنها موقتي بودند
*مرد* :
زن وبچه هایم ؟
*خدا* :
آنها متعلق به قلبت بود
*مرد* :
پس وسایل داخل جعبه
حتمااعضاي بدنم هستند ؟
*خدا* :
نه ؛آنها متعلق به گردوغبار
هستند
*مرد* :
پس مطمئناروحم است ؟
*خدا* :
اشتباه می کنی
روح تومتعلق به من است.
مرد با اشك در چشمهايش
و باترس زیادجعبه در
دست خدا را گرفت و باز كرد ؛دید خالی است!
مرددل شکسته گفت :
من هرگزچیزی نداشتم ؟
*خدا* :
درسته ،تو مالك هیچ چیز
نبودی !
*مرد* :
پس من چی داشتم ؟
*خدا* :
لحظات زندگی مال تو بود ؛هر لحظه که
زندگی کردی مال تو بود .
زندگی فقط لحظه ها
هستندقدرلحظه ها رابدانیم ولحظه ها را
دوست داشته باشیم.
************
آنچه از سر گذشت ؛ شد سر گذشت
حیف بی دقت گذشت ؛ اما گذشت!
تا که خواستیم یک «دو روزی» فکر کنیم
بر در خانه نوشتند؛ ⇦در گذشت⇨
قدر همدیگر و لحظات خوب رو بدونيم
🍂
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
تلنگر#
متاهل ها میخواهند طلاق بگیرند،
مجردها دوست دارند ازدواج کنند!
کودکان میخواهند زود بزرگ شوند،
بزرگتر ها دوست دارند به دوران کودکی برگردند!
شاغلان از شغلشان مینالند،
بیکارها دنبال شغلند!
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند،
ثروتمندان از دغدغه مینالند!
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند،
مردم عادی میخواهند مشهور شوند!
سیاه پوستان دوست دارند سفید پوست شوند،
سفید پوستان خود را برنزه میکنند
هیچ کس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است:
"قدر داشته هایت را بدان و از آنها لذت ببر🍂
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃