دیروز من بخاطر یه قضیه ناراحت و افسرده بودم اونکه حال منو دید اومد پرسید چرا ناراحتی منم گفتم به خاطر این مشکل اون مشکل ناراحتم یبار گفت ناراحت نباش درست میشه و فلان بعد شروع کرد غر زدن چیه همش نارحتی منم ناراحتم خب .اغماش تو هم کرده تا خود الانم اومد خونه به من بی اعتنایی میکنه کلا هر وقت من ناراحتم اینم اغم میکنه انگار من حق ندارم اصلا ناراحت باشم آقا بهش بر میخوره ولی وقتی خودش ناراحته من باید شیش دنگ حواسم بهش بدم خیلی خودخواه هستش حوصله ناراحتی منو نداره حوصله دلجوی از من رو نداره این درحالیه که من خیلی دیر به دیر ناراحتم یا دلگیر میشم .
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
میشه با دلهای پاکتون واسه رفع مشکل باباوشوهرم و استخدام رسمی شدنم دعا کنید ؟ برکتش به زندگی خو ...
خداحاجت دلتو بده عزیزم از ته دل دعات کردم توهم برام صمیمانه دعا کن... یکم اوضاع زندگیم تو حالت بلاتکلیفیه از نظر شغل همسرم دعا کن دلش گرم شه ادامه بده...هر کی این گامنتو خوند التماس دعا دارم ازش
عزیزم حدس میزنم شماهم مثل من تازه ازدواج کردی... اوایل زندگی بنظرم تایخورده به اخلاقای هم عادت کنید و سعی کنید خودتونو جم وجور کنید طول میکشه... منم زیاد باشوهرم قهر وآشتی میکنم و شاید گاهی کمی بی توجهی هم میکنه... اما اینام نمک زندگیه تا نباشه قدر همو نمیفهمید
ن اصلا اینجوری نیست من کلا ادم شاد و باانگیزه ای هستم اهل اغم و تخم نیستم ولی ازش انتظار دارم وقتی ناراحتم درکم کنه دلداری بهم بده ن اینکه خودشم قیافه بگیره بشه قوز بالا قوز برام