روزجمعه خاله شوهرم سرزده ساعت ۲ظهر ماداشتیم نهار میخوردیم اومد خونمون ماهم نهار ماکارونی داشتیم سفره پهن بود که خالش زنگ در خونه رو زد آیفون و جواب دادم دیدم اونان دیگه تعارف کردم اومدن تو نشستن نهار خوردن بعد دیروز مادرشوهرم به شوهرم گفته زنت فامیلای خودشم بیان خونش ماکارونی درست میکنه براشون خاله ات ناراحت شده شوهرمم گفته نه برافامیلای زنم هروقت که میان گوشت درست میکنم میارم چون انقد فهم دارن که سر ظهر سر زده نیان ازقبل هماهنگکنن بعد بیان خالمم اگه دلش پذیرایی خوب میخاست قبلش هماهنگ میکرد بعد میومد خییلی ناراحتم هرجانشسته گفته رفتم خونشون ماکارونی برام درست کردن😔😔
بیخیال بابا... بیشعورن دیگه.
والله الان که باید خوشحال باشی یکی اینطوری مثل کوه پشتت بوده و جوابشو داده واقعاکه
😠😠😠😠😠😠😠
از این به بعد زنگ زد درو روش باز نکن
وای ول کن مهم شوهرته که خوب جواب داده بذار هر کی دیگه هر غلطی میکنه بکنه درضمن ماکارونی هم گوشت داره دلشم بخواد والا آنقدر الان گرونیه ابدوغ خیار و ابگوشتشم کلی هزینه برمیداره
ناراحتی نداره که بیشعوره دیگه کاریش نمیشه کرد
عوضش خوشحال باش که شوهرت اینقد باشعوره و اینجوری پشتته
از این به بعد سرزده کسی اومد درو باز نکن خیلی راحت
دم شوهرت گرم
به روی خاله ش بیار حتما و بهش بگو واسه خوردن میری خونه مردم سر میزنی؟
ولش کن الکی اعصاب خودتو خورد نگن هر گهی میخاد بخوله
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
