برادرشوهرم یه بلبل گذاشته تو خونش حالا شوهرمم شوخی یا جدی نمیدونم بهش گفت ک قرار بود بلبل واس من جور کنی چی‌شد بهش گفت زنت اجازه نمیده!!!!😐😐 بعد بهم گفت به شوهرت اجازه میدی یا نه میخواست شوهرمو مسخره کنه مثلا که تو میترسی از زنت در صورتی که اصلاااا اینجوری نیست فک کرده همه مثل خودشن میخواست شوهرمو تحریک کنه مثلا هیچی من موندم چی بهش بگم احساس میکنم خیلییی بی زبونم چه کنم حاظر جواب شم :))
برای حاضر جواب شدن باید چشاتو ببندی دهنتو باز کنی همین😰
اگه خودش زن داره بگو کافرهمه روبه کیش خود پندارد
بش بگو شوهرم اجازه داره هرکاری که دلش بخواد رو انجام بده
فکر کنم تو خونه شما اینشکلیه که فکر می‌کنید ماهم همینیم
😎
اونا بازیگرن متنو حفظ میکنن میان میگن
قبلا نویسنده روش فکر کرده
😅
میگفتی تو خودتم منتظر اجازه زنت بودی تا بیاری 😑
میگفتی من مشکلی ندارم ولی مثل اینکه شما ب مشکل خوردی تا اینو بیاری
منم اون لخظه لال میشم
حاضر جوابی خوبه ولی هیچی به اندازه بی محلی و یه نگاه بی تفاوت😐😐 جواب نمیده
دیگه الان چه فایده دنبال جوابی
با خونسردی بابد میگفتی اِ وا این حرفا چیه داداش جون 🙄 اختیار ما دست آقامونه😷
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
