خاهرشوهر کوچیکه از شمال اومده بود فرداش میخاسن با مادرشوهرم بیان بچمو ببینه(۴ماهشه) منم گفتم تو اتوبوس اومدی حداقل بزار دوهفته بگذره بخاطر کرونا بعد بیاین پیشش (خونه ما طبق پایین پدرشوهرمه) اونام قهر کردن رفتن عصر شوهرم اومد خونه بهش گفتم چیا شده هیچی نگفت.بعدش باباش اومد دم در شوهرم بچمونو بغل کرد رف دم در گوشی پدرشوهرم زنگ خورد رو بلندگو بود من تو راهرو بودم میشنیدم خاهر شوهر بزرگمم پشت تلفن با باباش که صبحت میکرد همش فحش من میداد من گفتم چرا فحش میده باباش اومد زد تو گوش من...منم زنگ داداشم زدم اومد ببرتم من بخاطر بچم هی معطل میکردم یهو دیدم پدرشوهرم با چوب وچماق اومدن برا داداشم
خانواده ای که انقدر بی فرهنگن که اولا رعایت بهداشت حالیشون نیست ثانیا دست روی دختر مردم بلند میکنن ثالثا با چماغ عین عصر حجر میوفتن دنبال پسر مردم بنظرت منطق دارن؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
برادر شوهرم بیمارستان بود من به شوهرم گفتم اگه میشه که اون نزاشت اصلا حرف من تموم بشه گفت میخواس بگو که نرم داداشمه و فلان و فلان که دعوامون شد الان سه روزه با هم حرف نمیزنیم